مرهم هق هقم شدی و شونه هاتو ازم دریغ نکردی
شاید یه روزی از نقابم پرکشیدم و به تو رسیدم
شاید روی سکوی کنار پنجره دوباره تورو ببینم که داری نگاهتو دوباره بهم عیدی می دی
شاید دوباره بدون چتر روزای بارونی روبگذرونم
شاید بن بست رو دور زدم وراه رو از نو طی کردم
جزیزه ای که برام ساختی تو رو یاهام هم نمی دیدم
امیدوارم این روزای بی خاطره رو باکمک هم ......................
دوستت دارم بخاطر جوانیمون..
سینا 2 بعدازظهر سر کوچه جای همیشگی منتظرم