تا که یک روز تو رسیدی..........S23A

.پربکش از پشت نقاب

تا که یک روز تو رسیدی..........S23A

.پربکش از پشت نقاب

بیوگرافی Madonna

بیوگرافی Madonna

نام کامل: MADONNA LOUISE VERONICA CICCONE تاریخ تولد: 16 آگست 1958. محل تولد: میشیگان آمریکا. شغل: بازیگر، خواننده، مدل بیوگرافی : مدونا در یک خانواده کاتولیک مذهبی چشم به جهان گشود وی در دبیرستان در رقص و بازیگری زبانزد همگان بود ، از این رو موفق به در یافت بورسیه برای تحصیل در دانشگاه میشیگان در رشته رقص گردید . او پس از سپری ساختن 2 سال در دانشکده ، دانشگاه را رها کرده و به نیویورک عزیمت کرد ، در نیویوک به عنوان مربی رقص و مدل شروع به فعالیت کرد . در گروه های راک به رقصیدن می پرداخت و در فیلمها نیز نقشهای کوتاهی ایفا می کرد ، سپس چند ترانه اجرا کرد که ترانه وی مورد اقبال مردم قرار گرفت ، پس از آن ود که مدونا به یک خواننده محبوب جهانی بدل گشت

تحصیلات:2 سال تحصیل در دانشگاه میشیگان در رشته رقص. وزن:66 کیلو گرم. قد:162 سانتی متر. نام پدر:SYLVIO CICCONE---شغل:مهندس طراح. نام مادر:MADONNA CICCONE--- مدونا در حالی که تنها 6 سال سن داشت مادرش بر اثر سرطان سینه درگذشت. نامادری:JOAN برادر ها: 1-MARTIN---- شغل: دی جی. 2-ANTHONY--- شغل: دستیار تهیه کننده تلویزیون. 3-CHRISTOPHER---- شغل: هنرمند. 4- برادر ناتنی:MARIO CICCONE خواهرها: 1-PAULA MAE--- شغل: تهیه کننده. 2-MELANIE HENRY--- شغل: بازاریاب. 3- خواهر ناتنی:JENNIFER CICCONE فرزندان: 1- دختر:LOURDES MARIA COCCONE LEON--- سن: 9 ساله----نام پدر:CARLOS LEON 2- پسر:ROCCO RITCHIE---سن: 5 ساله ---- نام پدر:GUY RITCHIE شوهران: 1-SEAN PENN----شغل: بازیگر و کارگردان----تاریخ ازدواج: 1985----تاریخ طلاق: 1989 2-GUY RITCHIE--- شغل: کارگردان---تاریخ ازدواج:2000 افرادی که با آنها رابطه داشته است: 1-WARREN BEATTY---شغل : بازیگر و کارگردان--- طی سالهای 1989 تا 1990. 2-DENNIS REDMAN---شغل: بسکتبالیست حرفه ای---در سال 1994(به مدت کوتاه) 3-CARLOS LEON----شغل: مربی شخصی مدونا---طی سالهای 1994 الی 1997. 4-ANDY BYRD----شغل: بازیگر و فیلم ساز---در سال 1998(به مدت کوتاه) ترانه ای که توسط آن به شهرت دست یافت:LIKE A VIRGIN درآمد سالیانه وی: درآمد سال گذشته وی به 50 میلیون دلار بالغ میگردد. شمار آلبومها و ترانه های بفروش رفته وی در سراسر جهان: 250 میلیون. ثروت مدونا:مدونا ثروتمند ترین هنرمند زن جهان میباشد. ثروت وی را 600 میلیون دلار برآورد میکنند. کتاب رکوردهای گینس : بر طبق کتاب رکوردهای گینس مدونا موفقترین هنرمند زن تاریخ جهان میباشد. تاپ تن: رکورد وی در رده بندی برترین ترانه های هفتگی در تاریخ موسیقی بی رغیب میباشد. نویسندگی: مدونا تاکنون 5 عنوان کتاب ویژه کودکان به رشته تحریر درآورده است. پرفروشترین این کتابها ENGLISH ROSES نام دارد که به 40 زبان دنیا ترجمه گردیده و 1.5 میلیون نسخه از آن در سراسر جهان بفروش رسیده است. جـوایز دریـافـتـی: مدونـا بـالـغ بـر 100 جـایـزه از ســوی موسسات معتبر بین المللی همچون MTV-GRAMMY -AMERICAN AWARDS-GOLDEN AWARDS -MUSIC AWARDS-DANCE AWARDS ROLLING STONES AWARDS دریافت کرده است.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

>> خلاصه ای از بیوگرافی انجلینا جولی <<


نام کامل: آنجلینا جولی ویت

لقب: آنجی ، زن گربه ای

قد: ۱۷۳ سانتیمتر

او در تاریخ ۴ ژانویه ۱۹۷۵ و در ساعت ۹:۰۹ در لس آنجلس متولد و در همانجا بزرگ شد.
نام پدرش ”جان ویت”و نام مادرش ”مارچلین برتلند” است. همچنین او خواهرزاده ”چیپ تایلور ” می باشد. در ضمن ”جولی” در زبان فرانسه به معنای ”زیبا” است.
او در سن ۱۴سالگی به کار مدلینگ روی آورد و در ۱۶ سالگی از دبیرستان ”بورلی هیل” فارغ التحصیل شد ”آنجلینا” بعدها در انستیتو تئاتر استرابرگ” آموزش دید. آنجا جایی بود که او در تولیدات کارآموزی متعددی ایفای نقش کرد.



شهرت وی از فیلم ”عشق همان است که هست” ( ۱۹۹۶) آغاز شد. دومین ازدواج ”آنجلینا” در تاریخ پنجم می ۲۰۰۰ با ”بیلی باب تورنتون” بود که حاصل آن فرزند پسری به نام ”مادوگس” است. ”جولی” نگهداری از کودکش را زمانیکه برای بازی در فیلم ”خارج از مرزها” ( ۲۰۰۳) در افریقا به سر می برد آغاز کرد.

هم اکنون انجلینا و براد پیت 3 فرزند تنی و 3 فرزند خوانده دارند .

دو قلوهای انجلینا Evil or Very Mad



پکس و مدوکس



شایلوه و زاهارا



عکس هایی از انجی سال های 1981 تا 2011

1981-1989



1990



1993



1995



1997



1999



2000



2003



2005



2009



2011


eminem for ever

یوگرافی کامل از EMINƎM
این بیوگرافی به 4 بخش (بیوگرافی Eminem - ماجرای Eminem و Mariah Carey - داستان D12 - خانواده Mathers)

معروف به Eminem و Slim Shady در 17 October سال 1972 در Saint Joseph, Missouri به دنیا آمد . مادر مارشال که Debbie Mathers نام داره وقتی که فقط 15 سال داشت مارشال رو به دنیا آورد و وقتی که مارشال فقط 18 ماه داشت Marshall Bruce Mathers که پدر امینم بود اون هارو ترک کرد و مارشال و مادرش زندگی خیلی خیلی سخت و فقیرانه ای رو تجربه کردند و وقتی که مارشال 12 سالش شد اونها مجبور به مهاجرت در شهر های گوناگون توی ایالت Missouri شدند تا اینکه بلاخره در یک خونه ی حلبی در خارج شهر Detroit اقامت یافتند .
بعد از منتشر شدن آلبوم فوق العاده بمب و خفن گروه Beastie Boys با نام Licensed to Ill در سال 1986 مارشال ناگهان به موسیقی هیپ هاپ علاقه مند شد و شروع کرد به گوش دادن موزیک هیپ هاپ .
مارشال بعد از گوش دادن به این آلبوم وقتی که 15 سال داشت اسم مستعار M&M (کوتاه شده ی Marshal Mathers) رو انتخاب کرد و با چند نفر گروهی با نام Bassmint Productions رو تشکیل دادند و چند ترک منتشر کردند و یک EP منتشر کردند که Steppin' Onto The Scene نام داشت و بعد از مدتی اسم این گروه رو به Soul Intent تغییر دادند و در سال 1995 اولین آهنگ خودشون رو با نام Fuckin' Backstabber تحت نظر کمپانی Mashin' Duck Records منتشر کردند
در همین زمان مارشال در دبیرستان Lincoln درس میخوند و در این دبیرستان مسابقات فری استایل برگذار می شد که اعضای این دبیرستان به صورت فی البداهه و با موزیک هیپ هاپ با هم دیگه جدال میکردند و در آخر برنده رو تماشاگران انتخاب میکردند و در نهایت یک نفر قهرمان میشد و مارشال با حضور درخشانش در این مسابقات اسم خودش رو تا حدودی بزرگ کرد . مارشال بعد از اینکه نه بار قهرمان این مسابقات شد بهش لغب "Near-Failing" به معنی شکست ناپذیر رو دادند . مارشال وقتی 17 سالش شد این دبیرستان رو ترک کرد .
راستی یه چیزی رو یادم رفت بگم . در سال 1991 دایی مارشال که Ronnie Polkinghorn نام داشت اقدام به خودکشی کرد و از اونجا که مارشال خیلی با داییش رابطش نزدیک بود از این مورد خیلی ناراحت شد و الان روی بازوی دست چپش خالکوبی با نام "Ronnie R.I.P." داره که یادبودی هست از داییش که خودکشی کرده
بریم سراغ اصل مطلب :
بعد از اینکه مارشال از دبیرستان Lincoln خارج شد رفت و عضو کمپانی کوچک FBT Productions شد و شروع به رکورد کردن موزیک های خودش کرد و خرج زندگیش رو هم از کارکردن در یک رستوران توی خیابان Clair Shores در می یاورد . مسئولین کمپانی FBT Productions دو تا برادر بودند با نام های Jeff و Mark که خیلی از کارای مارشال خوششون اومد و تصمیم گرفتن آهنگ هایی که مارشال به عنوان دمو و سینگل تو سال های قبلی خونده بود رو یکبار دیگه برای مارشال رکورد کنند و اولین آلبوم رسمی مارشال بیرون بیاد
مارشال در سال 1995 با وجور مشکلات مالی فراوانی که داشت بلاخره اولین آلبوم رسمی خودش رو با کمک Jeff و Mark و دوستان دوران دبیرستانش یعنی Proof و Kon Artis منتشر کرد . این آلبوم تحت نظر کمپانی نسبتآ خوب Web Entertainment منتشر شد و فقط و فقط 1100 نسخه بیشتر نفروخت . ولی با این وجود آهنگ Backstabber از این آلبوم در رادیو WJLB شهر Detroit پخش شد و باعث شد اسم Eminem کمی بیشتر توی شهر Detroit شنیده بشه .
چندی بعد مارشال اولین کنسرت خودش رو به همراهی Royce da 5'9 برگذار کرد که Bad Meets Evil نام داشت در این کنسرت اتفاقات عجیبی افتاد که باعث میشه همیشه این کنسرت رو بیاد بیاریم . توی این کنسرت وقتی که مارشال داشت میخوند یکی از همکلاسی های دوران دبیرستانش که مارشال اون رو شکست داده بود (همونی که تو فیلم 8mile هم تو سکانس پایانی Eminem نابودش کرد) باعث اغتشاش در کنسرت شد و کاملآ کنسرت رو بهم ریخت (( این کنسرت فقط گفته شده که بهم ریخته شد جای نگفته توسط چه کسی ولی توی چند تا سایت خوندم که توسط همین فرد بود )) و بعد از این کنسرت و فروش پایین آلبوم اول مارشال و با توجه به مشکلات و زندگی سختی که مارشال داشت او دچار افسردگی بزرگی شد و حتی اقدام به خودکشی هم کرد .
اما رفیق واقعی مارشال یعنی Proof مارشال رو از این وضعیت در آورد و با کمک همدیگه یه EP جمع و جور کردند و منتشر کردند که The Slim Shady EP نام داشت و البته کار خوبی از آب در نیومد و حتی خیلی ها معتقد بودند مارشال داره از سبک Cage تقلید میکنه
اما مارشال عقب نکشید و به راهش ادامه داد تا اینکه Jimmy lovine مسئول Interscope Records از Eminem درخواست کرد تا یکی از ترک هاش رو برای مسابقات Rap Olympics آماده کنه و ترک مارشال در این مسابقات رتبه دوم رو کسب کرد و چندی بعد مارشال با اجرا کردن آهنگ Wake Up Show در مسابقات Freestyle Performer Of The Year award تونست رتبه اول رو کسب کنه و همین موفقیت ها باعث شد مارشال از اون حالت افسرده در بیاد
Jimmy lovine که فهمیده بود توی مارشال استعداد عجیبی نهفتست آهنگ های مارشال رو پیش غول آهنگسازی هیپ هاپ Dr.Dre برد که اون موقع مسئول کمپانی بزرگ Aftermath Entertainment هم بود و Dr.Dre مارشال رو به عنوان عضو جدید Aftermath برگزید و کارشون رو روی دولین آلبوم Eminem آغاز کردند . از اینجا بود که مارشال و Dr.Dre با هم آشنا شدند و بهترین دوستای هم شدند که تا الان هم Dr.Dre مثل پدر مواظب مارشال بود و ازش همایت کرده .
خلاصه این دو شروع به کار کردند و دومین آلبوم Eminem رو در 23 February سال 1999 با نام The Slim Shady LP روانه باز کردند که آغاز به شهرت رسیدن و معروف شدن Eminem نیز از همین آلبوم بود . این آلبوم با فروش بیش از 283,000 نسخه در هفته اول در رتبه دوم سایت BillBoard قرار گرفت و در کل 4 میلیون نسخه توی آمریکا و 9 میلیون نسخه توی کل دنیا فروخت و حسابی وضع مارشال رو دگرگون کرد توی این آلبوم با Dr.Dre و Royce Da 5'9 و حتی برادران Bass یعنی Jeff و Mark همکاری کرد و آهنگسازی این آلبوم رو هم Dr.Dre و Bass Brothers و خود Eminem کردند.
بعد از منتشر شدن آلبوم The Slim Shady LP همه به قدرت Eminem پی بردند و حتی Kid Rock هم از Eminem در آلبوم جدیدش دعوت به همکاری کرد و Eminem در آلبوم Devil Without a Cause به عنوان مهمان خوند و حسابی ترکوند
مارشال توی این ماه های به اوج محبوبیت رسیده بود و با شبکه ها و مجله های مختلفی از جمله Billboard Magazine مصاحبه هایی انجام داد و توی این مصاحبه گفته بود که بیشترین عاملی که باعث این موفقیت شد حضور Dr.Dre در کنارم بود و همچنین جایی هم گفته بود که از سبک و استایل خوندن Nas خوشش می یاد که به مزاج Dr.Dre خوش نیومد (Dr.Dre و Nas تو دوران کل کل East و West چندین دیس ترک به هم داده بودند ولی با این وجود که با مرگ Biggie و 2Pac همچی تموم شده بود ولی هنوز که هنوز هم میشه کینه قدیمی رو بین رپرای East و West حس کرد )
بزودی مارشال برای روانه کردن آلبوم سوم خودش آماده شد و در تاریخ May 23 سال 2000 سومین آلبوم خودش رو با نام The Marshall Mathers LP از کمپانی Aftermath Entertainment و Interscope Records منتشر کرد . این آلبوم دارای 18 ترک بود و بزرگانی همچون Dido و Snoop Dogg و Xzibit و .... اعتبار مارشال رو بیش از بیش بالا برد . آهنگسازان آین آلبوم هم مثل آلبوم قبلی Dr.Dre و Bass Brothers و خود Eminem بودند که Eminem آهنگ فوق العاده ی The Way I AM رو آهنگسازی کرده بود
از ترک های غول این آلبوم میشه به آهنگ های Stan و My Name Is و The Way I Am و The Real Slim Shady و B!tch Please II و Kim اشاره کرد که هرکدوم داستان خودشون رو دارند ولی جنجالی ترین و متفاوت ترین آهنگ این آلبوم که همیشه جاودانه خواهد ماند آهنگ Stan بود
Stan نام یکی از طرفدارای دیوانه وار Eminem بود (طرفدار واقعی) که حتی شکل ظاهریشم شبیه مارشال کرده بود و خالکوبی از Eminem روی بدنش داشت که خیلی علاقه داشت با مارشال آهنگ بخونه و جزء بزرگترین آرزوهاش بود و همیشه تکست های خودش رو رکورد میکرد و پست میکرد برای Eminem ولی هرگز این نوار ها به دست Eminem نرسید . یک شب که Stan داشت با عصبانیت رانندگی میکرد و در حین رانندگی در حال رکورد فری استایل خودش هم بود ناگهان دچار تصادف میشه و ماشینش از پل پرت میشه پایین و خودش و دوست دختر حاملش هر سه میمیرند و اداره پلیس نوار ضبط شده ی Stan رو وقتی که گوش میکنند می فهمند که مربوط به Eminem بوده و به دست مارشال میرسونند نوار رو و Eminem وقتی تحت تآثیر شدید این حادثه قرار میگیره تصمیم میگیره یه ترک برای Stan بخونه و برای رکورد این آهنگ از Dido خواننده معروف سبک پاپ درخواست همکاری میکنه و Dido هم قبول میکنه و در ویدیو کلیپ هم نقش دوست دختر Stan رو بازی میکنه و آهنگسازی این آهنگ رو هم خود Eminem با کمک The 45 King انجام داد و ورس اول و دوم کار رو از روی تکست هایی که خود Stan نوشته بود آماده کرد و ورس سوم هم خودش (به عنوان جواب Stan) نوشت و در کل آهنگ بی نظیر و متفاوتی رو جمع کرد که تا ابد جزء بهترین و خاطره انگیز ترین آهنگ های موسیقی هیپ هاپ باقی می مونه
این مجموعه آهنگ های فوق العاده باعث شد که سومین آلبوم Eminem هم حسابی سر و صدا بکنه و فروش خوبی هم بره . این آلبوم تونست 1.79 میلیون نسخه توی امریکا فروش بره برای هفته اول و بهترین آلبوم در Grammy Awards شد و نامزد بهترین آلبوم سال نیز شد . تا الان این آلبوم 10.2 میلیون نسخه توی آمریکا فروخته و در کل دنیا 19 میلیون نسخه فروخته و هنوز که هنوزه هم این آلبوم رو می خرند
فروش این آلبوم وقتی که از فروش آلبوم Britney با نام ...Baby One More Time بیشتر شد قدرت Eminem به همه ی دنیا ثابت شد و Britney معروف و مشهور که تو بهترین دورانش بود آلبومش از Eminem کمتر فروخت . این نشون میداد Eminem چقدر قدرتمند هستش .
Eminem بعد از پخش این آلبوم توی یک اجرا به همراهی Christina Aguilera شرکت کرد و با وجود اینکه Christina آهنگ های تاپ و جنجالی خودش رو مثل Or-al S-ex و Fred Durst و Carson Daly رو اجرا کرد ولی Eminem با اجرای دو آهنگ The Way I AM و My Name Is تونست صحنه رو منفجر کنه و نشون بده چقدر شاختر از Christina هست و همه هم این رو فهمیدند
بعد از این جریانات Eminem با سلطان موسیقی Rock و Metal آشنا شد یعنی Marilyn Manson و Eminem از Merilyn در ویدیو کلیپ My Name Is استفاده کرد که باعث شد این آهنگ جنجالی جنجالیتر هم بشه و چندی بعد با هم آهنگ The Way I Am رو رمیکس کردند و در یک کنسرت هم Eminem به همراهی Proof آهنگ The Way I Am رو اجرا کردند که یهو Marilyn Manson اومد و کروس رو اجرا کرد که حسابی ترکوند
و چند هفته بعد Eminem به بزرگترین افتخارش رسید و آهنگ Stan رو به عنوان سومین آهنگ تاریخ هیپ هاپ انتخاب کردند
چند هفته بعد داستان تور بزرگ Up Smoke In Tour مطرح شد که Snoop Dogg و Dr.Dre تصمیم گرفتند این تور عظیم رو برگذار کنند برای یادبود اسطوره ی فراموش نشدنی و همیشه زنده Tupac و در این تور از Ice Cube و Eminem و D12 و Xzibit و ... هم استفاده کردند که Eminem به همراه D12 اجرا های شاخی داشت از جمله اجرای آهنگ Forget About Dre که بهترین اجرای Eminem بود
بعد از این تور Eminem در آلبوم شاخ و استثنایی 2001 از Dr.Dre شرکت کرد و در آهنگ هایی همچون Forget About Dre و What's The Difference همکاری کرد و در این موفقیت جهانی سهیم شد
سپس مارشال در تابستان سال 2002 آلبوم توپ The Eminem Show رو منتشر کرد . این آلبوم با همکاری Dr.Dre و Obie Trice و Nate Dogg و D12 و از 20 ترک این‌ آلبوم فقط 3 ترک رو Dr.Dre آهنگسازی کرد و بقیه ترک ها رو خود Eminem ساخت
از بهترین و شاخترین ترک های این آلبوم میشه به آهنگ های Without Me و Business و Cleanin' Out My Closet و Sing for the Moment و Superman اشاره کرد . با وجود اینکه این آلبوم در اوایل تابستان دزده شد و در خیابان ها به فروشش پرداختند (بدون اجازه ی مارشال) و این کار لطمه شدیدی به فروش آلبوم زد ولی با این وجود آلبوم در هفته اول فروشش بیش از 1.3 میلیون نسخه فروخت و همه رو شگفت زده کرد حتی خود Eminem و Dr.Dre رو که توی مصاحبه ای گفتند که ما رو فروش بالای 300.000 نسخه هم فکر نمیکردیم با وجود دزدی شدن پروژه ولی این آلبوم پرفروش ترین آلبوم سال 2002 شد و حتی در Grammy Awards هم نامزد بهترین آلبوم سال شد.
چندی قبل از پخش آلبوم The Eminem Show مارشال تصمیم به منتشر کردن یک فیلم در مورد زندگی خودش گرفت که مورد تآیید Dr.Dre و دیگر نزدیکان مارشال هم قرار گرفت و بعد از پخش شدن The Eminem Show این فیلم که 8Mile نام داشت و فیلمبرداریش فقط یک سال طول کشید منتشر شد که کارگردانی این فیلم با Curtis Hanson بود و نویسنده این فیلم هم Scott Silver بود . این فیلم برداشتی از زندگی Eminem (با کمی تغییر) قبل از به محبوبیت رسیدنش بود که واقعآ غوغایی بپا کرد و هنوز که هنوزه این فیلم رو می خرند و بارها و بارها میبینند و لذت می برند . به جرآت میشه گفت که قشنگ ترین فیلم رپی ساخته شده تا به حال همین فیلم 8Mile هست که با وجود اینکه 8 سال از پخشش میگذره ولی هنوزم تازگی داره . هفته بعد از به اکران رفتن فیلم 8Mile آلبوم "Sound Track" این فیلم نیز منتشر شد که همکاری گسترده Eminem با 50Cent در این آلبوم به زیبایی این آلبوم افزود . در این آلبوم Nas و Jay-Z و ... هم حضور داشتند که حضور این رپرهای East Coast در این آلبوم باعث شد Dr.Dre هیچ همکاری در این آلبوم نداشته باشه . از آهنگ های فوق العاده ی این آلبوم میشه به ترک های Lost Your Self و Wanksta "50Cent" و Rap Game و Rap Name و ... اشاره کرد که شاهکار Lost Your Self که جایزه های بسیاری هم گرفت بدون شک بهترین آهنگ این آلبوم و جزء بهترین ترک های Eminem میشه ازش یاد کرد
چند ماه بعد دوباره Eminem برگشت به استدیو و شروع به ساختن ترک های غول خودش کرد و یک EP با نام Straight From The Lab منتشر کرد که آهنگ سیاسی و جنجالی We Are Americans نیز در همین EP منتشر شد که شبیه به همین آهنگ های سیاسی انتقادی رپرای الان کشور خودمون بود و کلآ سیستم حکومت امریکا رو مورد انتقاد قرار داد با این تفاوت که تو امریکا جنبه انتقاد شنیدن رو دارن و طرف رو چوب تو استینش نمیکنن واسه ی حرف حق زدن .
چند وقت بعد هم یک Compilations Album از Eminem با نام The Singles منتشر شد که شامل 11 تا از بهترین آهنگ های خودش به همراه Remix های رسمی و بیت اون آهنگ ها بود و فروش خوبی هم داشت .
سرانجام در تاریخ November 16 سال 2004 مارشال پنجمین آلبوم رسمی خودش رو با نام Encore منتشر کرد . این آلبوم طی دو هفته 1.582.000 نسخه در امریکا فروش کرد و در عرض 9 ماه فروش این آلبوم به 11 میلیون نسخه هم رسید . این آلبوم نامزد بهترین آلبوم سال و نامزد بهترین آلبوم در Grammy Awards نیز شد . در این آلبوم که شامل 20 ترک بود 50Cent و Obie Ticke و Dr.Dre حضور داشتند .
Eminem در این آلبوم آهنگ فوق العاده ی Like Toy Soldiers رو خوند که به جورایی توی این آهنگ می خواست اختلافات رو رپر ها کنار بذارند و حتی از کارا و کل کل های خودش هم توی این آهنگ احساس شرم کرد و توی این آهنگ از 50Cent خواست که اختلاف خودش رو با Ja Rule تموم کنه و حتی از Dr.Dre خواست اختلاف خودش رو با Jay-Z و Nas تموم کنه و توی ورس آخر آهنگ هم به اختلاف 2Pac و B.I.G اشاره میکنه و می خواد بگه که این اختلافات فقط باعث دردسر و پسرفت هست . اما تقریبآ یک هفته پس از پخش شدن آلبوم و این آهنگ Ja Rule با منتشر کردن یک آهنگ دیس به Eminem و 50Cent در جواب به آهنگ Like Toy Soldiers مارشال رو یک آدم ترسو و بزدل خوند و تو قسمت هایی از آهنگ به هرزه بودن مادر مارشال و هرزه بودن همسر مارشال اشاره کرد و حسابی Eminem رو عصبانی کرد . Eminem هم کسی نیست که جلو همچین صحبت های سکوت کنه و چندین دیس ترک منتشر کرد که باعث شد کاملآ موضوع آهنگ Like Toy Soldiers به فراموشی سپرده بشه . Eminem بعد از ماجرای Ja Rule انگار یه آدم دیگه شده بود و حسابی از کوره در رفته بود و توی 1 سال هر کسی رو که فکرش رو کنید دیس کرد از جمله Michael Jackson که جزء محبوبترین افراد توی کشور امریکاست رو توی آهنگ Just Lose It شدیدآ دیس کرد و به بچه باز بودن و عمل بینی زیادی که مایکل انجام داده بود اشاره کرد . توی چند تا ترک هم به خوانندگان مطرح دنیا در سبک پاپ تیکه انداخت از جمله Madonna و Shakira و ... که حسابی طرفدارای سبک پاپ رو عصبانی کرد و آهنگ Mosh رو منتشر کرد که توی این آهنگ رئیس جمهور امریکا در اون زمان یعنی Bosh رو شدیدآ دیس کرد و حسابی دیس بازاری شده بود و Proof هم که بهترین و نزدیکترین دوست Eminem بود توی آلبوم خودش با نام Searching for Jerry Garcia حسابی در حمایت از Eminem رپرای گنده ای رو از جمله همین Ja Rule و ... رو دیس کرد . این شلوغ بازی ها همونطوری که خود Eminem هم توی آهنگ Like Toy Soldiers بهش اشاره کرده بود هیچ سودی نداشت و نتیجشم کشته شدن Proof نزدیکترین و بهترین دوست Eminem در تاریخ April 11 سال 2006 بود که در نزدیکی یک کلوب شبانه بهش تیر اندازی شد و مرد . این حادثه اونقدر برای مارشال دردناک و سخت بود که دچار افسردگی شدید شد و تا 2 سال دیگه اصلآ سمت میکروفن نرفت و D12 هم از هم پاشید
توی همین روز ها بود که Eminem نیت کرد آهنگ Like Toy Soldiers رو ویدیو کلیپ کنه (مارشال عقیده داشت که مقصر مرگ Proof هست و توی یک مصاحبه هم گفته بود همه چی از آهنگ Like Toy Soldier شروع شد و به مرگ بهترین دوستم ختم شد) و توی ویدیو علاوه بر این که به مزامین اصلی آهنگ از جمله مشکل 50Cent با Ja Rule و کل کل های خودش اشاره کرد به مرگ Proof هم در این ویدیو اشاره کرد و غم و اندوه و پشیمونی خودش رو به وضوح توی این ویدیو نشون داد)
ولی کم کم Eminem تا حدودی خودش رو جمع و جور کرد و خبر پخش شدن آلبوم جدیدش رو 50cent توی یک مصاحبه تلوزیونی داد و باعث خوشحالی طرفدارای Eminem شد (چون اون روزها صحبت از خداحافظی Eminem از هیپ هاپ هم میشد) و بلاخره Eminem در تاریخ May 15 سال 2009 ششمین آلبوم خودش رو به نام Relapse با کمک شایانه Dr.Dre که همه آهنگ هارو به جزء آهنگ Beautiful اهنگسازی کرد و کلآ توی زندگی و مسائل شخصی هم Eminem رو خیلی کمک کرد (از روی تجربه ای که بخاطر مرگ 2Pac داشت) منتشر شد . این آلبوم واقعآ آلبوم توپی بود ولی توی تک تک ترک های آلبوم معلوم بود که این Eminem اون Eminem آلبوم 8Mile و Encore نیست و یک افسردگی شدیدی رو میشد توی آهنگ هاش حس کرد . Relapse که به معنی برگشت بود همچین برگشت درست و حسابی هم نبود مارشال هنوز اون مارشال سابق نشده بود . کل آلبوم از آهنگ های دیس و آهنگ های غمگین پر شده بود مثل ترک های My Mom و 3A.M و Insane و Bagpipes from Baghdad و Beautiful و ... ولی با این وجود خیلی ها این آلبوم رو جزء بهترین آلبوم های Eminem می دونند . این آلبوم در هفته اول 608,000 نسخه فروخت و با فروش 2 میلیون نسخه در امریکا رکورد نسبتآ خوبی از خودش به جا گذاشت
از بهترین ترک های این آلبوم میشه آهنگ های Beautiful و 3A.M و We Made You و Crack a Bottle و Old Time's Sake اشاره کرد
این آلبوم از Eminem قرار بود نسخه دوم داشته باشه و حتی بعد از پخش آلبوم Relapse Refill که فقط 7 ترک داشت و بزرگانی همچون Lil Wayne و Kanye West و Drake و Dr.Dre توش حضور داشتند باز هم خبر از پخش Relapse II بود تا اینکه چند وقت بعد این خبر لغو شد و همه ی طرفداران Eminem در سراسر دنیا شکه شدن و شایعات هم زیاد شد تا اینکه کمتر از یک هفته بعد Eminem اعلام کرد آلبوم جدید با نام Recovery پخش خواهد کرد و خیلی زود و کمتر از 1 ماه بعد از پخش شدن خبر آلبوم Recovery اولین سینگل این آلبوم با نام Not Afraid منتشر شد و حسابی غوغا کرد . Eminem نشون داد که اون دوران سخت و افسردگی رو کاملآ پشت سر گذاشته و برگشته به همون Eminem قدرتمندی که همه میشناختند .
سرانجام در تاریخ June 18 سال 2010 Eminem آلبوم توپ خودش رو با نام Recovery منتشر کرد . Eminem توی آلبوم Recovery از آهنگسازان زیادی استفاوه کرد از جمله Alex da Kid و Just Blaze و Boi-1da و Jim Jonsin و DJ Khalil و Dr. Dre و ... و با بزرگانی همچون Rihanna و Lil Wayne و Pink و ... نیز همکاری کرد . توی این آلبوم در آهنگ Cold Wind Blows در مورد Proof و اینکه همیشه به یادش خواهد بود می خونه و در ترک های دیگه هم از برگشتش به دوران اوج میگه . این آلبوم در هفته اول فروشش بیش از 741,000 نسخه فروخت و الان 6 هفتست که بیشترین فروش رو داشته و تا الان بیش از 2.23 میلیون نسخه فروخته . از بهترین آهنگ های این آلبوم میشه به ترک های Love The Way You Lie و Not Afraid و Cindrella Man اشاره کرد .

Eminem VS Mariah Carey

ماجرای کل کل و اختلاف Eminem و Mariah Carey از سال 2000 و در یک کنسرت آغاز شد . در همون کنسرتی که Christina و Eminem با هم در یک کنسرت اهنگاشون رو اجرا کردند . Mariah به عنوان مهمان ویژه از طرف Christina دعوت شده بود و در صف جلویی هم نشسته بود و Eminem هنگام اجرای آهنگ My Name Is چندین بار به Mariah Carey اشاره کد و جمعیت هم حسابی خندیدند و این خیلی Mariah رو ناراحت کرد و در مصاحبه هایی بعد اون کنسرت مارشال رو فقیر زاده و عقده ای خطاب کرد (کاری که خیلی از آدم های از خود راضی در مورد بعضی از رپرهای کشورمون هم انجام میدند) و حتی در یک مصاحبه وقتی ازش پرسیدند مشکلت با Eminem چیه گفت : من هیچ مشکلی با این مادر ج*ده ندارم . Eminem هم نامردی نکرد توی آلبوم Th Eminem Show توی آهنگ Superman حسابی Mariah Carey رو مورد تمسخر قرار داد و در یک آهنگ دیگه با نام Jimmy Crack Corn مستقیمآ Mariah رو دیس کرد اینجوری بود که همه فهمیدن یه داستانی بین Eminem و Mariah Carey هست و Mariah هم بیکار نشست و توی آهنگ Clown که مربوط به آلبوم Charmbracelet در سال 2003 بود Eminem رو دیس کرد و توی همین روزا Nick Cannon همسر Mariah Carey هم دیس ترک های به Eminem داد و مارشال با D12 یه چند تا دیس ترک دیگه به Mariah Carey دادند و Proof هم چند تا دیس ترک تو آخرین آلبومش به Nick Cannon داد و بعد از مرگ Proof باز هم این ماجرا ادامه داشت و Mariah Carey آهنگ تحقیر کننده Obsessed رو منتشر کرد و ویدیو کلیپشم کرد که شدیدآ Eminem رو تحقیر کرده بود توی این آهنگ (گفته شده که Mariah از دو سه تا روانشناس کمک گرفته برای نوشتن متن این آهنگ تا حسابی مارشال رو داغون کنه (احتمالآ با وجود افسردگی شدیدی که مارشال داشته اینم خواسته از آب گل آلود ماهی بگیره)) ولی Eminem سلطان دیس ترک و کل کل کردن هیچ وقت جلوی یه زن مثل Mariah کم نمیاره تو هر شرایطی که باشه و همینطورم شد و توی آلبوم Relapse در آهنگ های Bagpipes From Baghdad و Same Song & Dance به دیس کردن Mariah Carey پرداخت و بعد از آلبوم هم حتمآ یادتونه که ترک Warning چه غوغایی بپا کرد و ک*ن Mariah Carey رسمآ پاره شد و دیوانه وار این آهنگ توی سراسر دنیا پخش شد و حسابی Mariah Carey تحقیر شد . تا الان که Mariah Carey هنوز تو شک Warning هستش و با وجود اینکه Nick Connon یه ک*شرایی گفته خود Mariah در حالت Shut Up به سر میبره .
این داستان Mariah و Eminem انقدر مفصل و طولانی بود که تصمیم گرفتم جداگونه در موردش صحبت کنم

D12 Biography

از اونجا که تو ایران D12 رو همیشه در کنار Eminem دیدیم تصمیم گرفتم بیوگرافی کامل این گروه رو هم تو همین قسمت Eminem بهش بپردازیم . D12 که مخفف شده ای از کلمه ی The Dirty Dozen هست در سال 1996 توسط Proof تشکیل شد که از 12 نفر (با وجود آهنگسازان و تنظیم کننده ها) عضو بهره می برد . رپر های و خواننده های عضو D12 عبارتند از : Bizarre و Eminem و Eye-Kyu و Bugz و Proof و Presto Genie که کار خودشون رو توی همون سال 1996 با یک EP با نام The Underground EP آغاز کردند .
کارای این گروه انصافآ خوب بود و با هم دیگه کارای بزرگی رو منتشر کردند که حالا بیشتر در موردشون صحبت میکنیم . اعضای D12 همه توی دبیرستان Lincoln با هم اشنا شدند و Proof پیشنهاد تآسیس کردن این گروه رو داد و در همون اوایل شروع به کار D12 بیشتر اعضا با حضور داشتن Eminem توی گروه مخالف بودن (به دلیل سفید پوست بودنش‌ (همون تفکر غلطی که حتی Dr.Dre هم وقتی برای اولین بار Eminem رو دید در موردش کرد )) اما با اسرار Proof اونها هم راضی شدن تا مارشال عضو D12 باشه و وقتی مارشال با برادران Bass آشنا شد تصمیم گرفت کلآ D12 رو ترک کنه ولی Proof تصمیم گرفته بود هرطوری شده D12 رو حفظ کنه و بکشونه بالا و در صورتی که اکثر اعضای D12 واسه خودشون هم کار میکردند عضو D12 هم بودند مثل Bizarre و Eminem و Eye-Kyu و ...
گروه D12 در سال 2001 و بعد از طور Up Smoke و همکاری هایی که با Eminem در آلبوم هاش داشتند تصمیم گرفتند واسه خودشون یه آلبوم جمع کنند و منتشر کنند و سرانجام در تاریخ June 19 سال 2001 اولین آلبوم رسمی D12 با نام Devil's Night منتشر شد این آلبوم از کمپانی Shady Records که خود Eminem تآسیس کرده بود و زیر مجموعه ای از Aftermath هم بود منتشر شد و شامل 22 ترک و با آهنگسازی Dr.Dre و Eminem بود از ترک های شاخ این آلبوم میشه به آهنگ های Purple Pills و Shit on You و Fight Music اشاره کرد این آلبوم در 7 کشور پخش شد و در آمریکا و اکراین و کانادا و استرالیا Platinum شد .
D12 که سر به اسم و رسم رسیدن Eminem خیلی معروف شده بود شروع به گذاشتن کنسرت و تور کردند و حسابی به اوج محبوبت و شهرت رسیدند و از اونور هم منتقدین زیادی داشتند که معتقد بودند D12 فقط بخاطر حضور Eminem انقدر مطرح شده دیس ترک های زیادی و این گروه داده میشد و حسابی بدخواه داشتند ولی با منتشر کردن موزیک ویدیو های قوی و ترک های قوی جواب این منتقدین رو میدادن
بلاخره در تاریخ April 27 سال 2004 دومین آلبوم رسمی خودشون رو با نام D12 World منتشر کردند از آلبوم قبلیشون هم شاختر شد و با 21 ترک و به همراهی Obie Tricke و با آهنگسازی Eminem و Dr.Dre و Kanye West و Mr. Porter آلبوم فوق العاده ای از آب در اومد که توی هفته ی اول تونست 604,000 نسخه بفروشه . از آهنگ تاپ این آلبوم میشه به آهنگ های My Band و 40Oz. و How Come و Git Up اشاره کرد . D12 بعد از پخش این آلبوم و پخش چند تا موزیک ویدیو از آین آلبوم سرانجام در سال 2006 وقتی که Proof مرد از هم پاشیده شد .
و همه ی اعضاش در غم از دست دادن Proof یه یک سالی کار بیرون ندادند . ولی جدیدآ خبرهای از جمع شدن اعضای این گروه کنار هم به گوش میره و میگن که D12 دوباره می خواد جون بگیره این بار با رهبری Bizarre . حالا باید منتظر بشینیم و ببینیم چی میشه .

Mathers Family
Marshall Bruce Mathers III فرزند Debbie Mathers و Marshall Bruce Mathers است . مارشال یک برادر ناتنی با نام Nathan Mathers دارد . Debbie Mathers مادر مارشال تا به حال 4 بار ازدواج کرده . خود مارشال وقتی که 17 ساله بوده در دبیرستان با Kimberley Anne Scott آشنا میشه و بلاخره بعد از 10 سال دوستی و قهر و آشتی در سال 1999 با هم ازدواج میکنند . مارشال و کیمبرلی در سال 1995 بچه دار میشه و اسم بچشون که دختر هم بود رو Hailie Jade گذاشتند . مارشال و کیم هیچوقت رابطشون با هم خوب نبود و همش در حال دعوا و قهر و آشتی بودند و دوبار از هم تلاق گرفتن . یکبار در سال 2001 طلاق گرفتن که ماجرای جالبی داشت و به تلوزیون هم کشیده شد .
بعد از اینکه مثل همیشه مارشال و کیم با هم به اختلاف خوردند مارشال آهنگ جنجالی Kim رو رکورد کرد که واسه همسرش خونده بود توش کیمبرلی رو تهدید به مرگ کرد و بعد از اینکه در سال 2000 کیم اقدام به خودکشی میکنه همه نگاه ها به سمت مارشال میره و مارشال رو متهم میکنن به اقدام به قتل که بلاخره مارشال تبرعه شد ولی از کیم طلاق گرفت و بعد از مرگ Proof دوباره کیم به مارشال نزدیک شد و دوباره با هم ازدواج کردن ولی توی همون سال 2006 دوباره تلاق گرفتند و هنوز که هنوزه این طلاق خدارو شکر پارجاست این وسط Hailie خیلی صدمه روحی دید بخاطر قهر و آشتی های زیاد مارشال و کیم و Eminem توی آهنگ های زیادی از دخترش بخاطر این اشتباهاتش عذر خواهی کرده از جمله آهنگ های Bonnie & Clyde و Hailie's Song و My Dad's Gone Crazy و Like Toy Soldiers و Mockingbird و Forgot About Dre و Cleanin' Out My Closet و When I'm Gone و Deja Vu و Beautiful و Sing For The Moment و Airplanes Part II و Going Through Changes و ...
Eminem علاوه بر Hailie یک دختر دیگه هم از Kim داره با نام Alaina "Lainey" Mathers که الان داره پیش مادرش زندگی میکنه . جدیدآ مصاحبه ای از مادربزرگ Eminem پخش شده که توش به رابطه نزدیک Rihanna و Eminem اشاره کرده و گفته که مارشال دیوانه وار عاشق Rihanna هستش و می خوان با هم ازدواج کنن ولی در حد حرف هستش هنوز از هیچ منبع معتبری خبری در اینباره پخش نشده .

بهترین آهنگ های Eminem

The Real Slim Shady - سال 2000 - آلبوم The Marshall Mathers LP

Stan - سال 2000 - آلبوم The Marshall Mathers LP

With Out Me - سال 2002 - آلبوم The Eminem Show

Lose Yourself - سال 2002 - آلبوم 8Mile

My Band - سال 2004 - آلبوم D12 World

Just Lose It - سال 2004 - آلبوم Encore

Like Toy Soldiers - سال 2005 - آلبوم Encore

ٌWhen I'm Gone - سال 2005 - آلبوم Curtain Call: The Hits (این آلبوم شامل گلچین بهترین کارای Eminem بود)

Smake That - سال 2006 - آلبوم Konvicted از Akon

Crack A Bottle - سال 2009 - آلبوم Relapse

We Made You - سال 2009 - آلبوم Relapse

Not Afraid - سال 2010 - آلبوم Recovery

Love The Way You Lie - سال 2010 - آلبوم Recovery

پایان

linkin park.biographi

لینکین پارک (انگلیسی: Linkin Park) گروه راک آمریکایی در سبک نومتال/رپکور است. این گروه با اولین آلبوم خود به نام «Hybrid Theory» (نظریهٔ دورگه) به فروش میلیونی و شهرت فراوان دست یافت.

هیپ هاپ اصیل ' راک کلاسیک وسنتی و اصول الکترونیک را در هم آ میختند و از این کولاژ صدای بیاد ماندنی ایجاد کرده و لینکین پارک را در سال ۱۹۹۶ در لسآنجلس کا لیفرنیا شکل میدادند راب بوردون به عنوان درامر، براد دلسون به عنوان گیتاریست و مایک شینودا به عنوان mc و خواننده که دوستی قدیمی و مستحکمی در دبیرستان باهم داشتند پایهای اصلی را میریزند، اندک زمانی بعد دی جی جوزف هان که فارغ التحصیل هنرهای نمایشی بود و دیو فونیکس فارل به عنوان نوازنده باس به انها ملحق میشوند . گروه با نام xero به کار میپردازد و پس از مدتی گروه به «هایبرید تئوری» تغییر نام میدهد اما در نهایت با نام لینکین پارک شروع به کار میکند ، این عنوان ماحصل پیشنهاد اخرین عضو ملحق به گروه یعنی چستر بنینگتون بود که به عنوان خواننده در سال ۱۹۹۹ به آنها پیوست.

خیلی زود این گروه به قابل توجه ترین چهره محلهای چون whisky بدل شد و در لسآنجلس هواداران فراوانی پیدا میکند . جف زومبامیوزیک در آغاز هزاره به سمت لینکین پارک میآید تا قرار دادی را با انها منعقد کند، کار روی آلبوم اول شروع میشود و نام هایبرید تئوری را برایش در نظر میگیرند، که برداشتی از گذشته گروه بهشمار میآید، آلبوم در پاییز سال ۲۰۰۰ منتشر میشود و گروه به نوابغی جوان آن هم در آستانه هزاره جدید تبدیل میشوند . هر یک از ترَکهای آلبوم با استقبال فراوان روبرو میشوند و MTV چهره آنها را با نماهنگهای دیدنی شان عمومی میکند گروه در تورهای مختلفی شرکت میکند و سال ۲۰۰۱ را در حالی پشت سر می گذارند که بیش از ۳۲۴ نمایش را به اجرا در آورده بود.

سال ۲۰۰۲ از راه میرسد و هایبرید تئوری سه جایزه گرمی از جمله بهترین آلبوم راک و بهترین هنرمند تازه وارد را دریافت میکند آنها پس از آن تمام سال را در استودیو میگذرانند تا دومین آلبوم خود را با نام meteora را آماده کنند، آلبومی که در مارس ۲۰۰۳ منتشر میشود و به موفقیت بالا دست پیدا میکند، تور سراسری لینکین پارک بعد از آلبوم با استقبال فراوانی روبرو میشود و لینکین پارک جهانی میشود بعد از آن گروه با آلبوم liren texas دور تازهای از موفقیت را در سال ۲۰۰۴ تجربه میکند.
و سپس بعد از مدتی دوری دوباره در سال 2007 دور هم گرد آمده و آلبوم بسیار زیبای ( دقایقی تا نیمه شب ) را اجرا می کنند.

اعضای گروه :
Brad Delson:گیتاریست

Mike shinoda:خواننده

Rob Bourdon:درامر

Mr.Hahn:دی جی

Phoenix Farrell:گیتاریست

Chester Charles Bennington: خواننده



زندگی نامه اعضا :


Brad Delson :



نام واقعی او " Bradford "است که به اختصار به او " Brad " می گویند . پسر زشت یک خانواده ی یهودی که در اول دسامبر ۱۹۷۷ در آگورای کالیفرنیا متولد شد . « سال های رشد من با موسیقی آمیخته است٬ آن زمان تنها چیزی که می توانست برایم لذت بخش باشد قطعات موسیقی بود که از رادیو می شنیدم همیشه از خانه ی ما صدای موسیقی بلند بود » این ها را براد می گوید که حالا در لوس آنجلس سکونت دارد و به اعتراف دوستانش با آن همه ادعا درباره موسیقی اصیل و پر مایه چنان با شنیدن صدای " بریتنی اسپیرز " به وجد می آید که گروه او را مایه ننگ خود می داند!!!
براد اولین گیتار خود را به عنوان هدیه تولد زمانی دریافت کرد که در کلاس ششم تحصیل می کرد . اگر چه بعدها به ترومپت علاقمند شد . «خب٬ صدای ترومپت را دوست داشتم اما مانور دادن روی آن مثل گیتار نیست و به نظرم شما جای کار چندانی ندارید! »براد با همین فرضیه بعدها همان گیتار را دنبال گرد و در جستجوی همین عشق بود که تحصیلات خود را نیمه کاره رها کرد .
دوره نوجوانی براد هم با عشق به گیتار و قهرمانان محبوبش در این عرصه همچون "دیو متیوس" ٬ "استف" از گروه Deftones و "سونی درئال استایت" گذشت .وی بلافاصله وارد دانشگاه UCLA شد و در رشته ارتباطات شروع به تحصیل کرد . فارغ التحصیلی وی مصادف بود با قبول شدن گرایش وی در مدرسه حقوق که البته آن را به عشق کار حرفه ای در یک گروه موسیقی دنبال نکرد و از آن پس درس و تحصیل جایش را به موسیقی داد .
« از اینکه نتوانستم درس خود را ادامه بدهم اصلا ناراحت نیستم چون حالا به جایش به عنوان نوازنده ای موفق در گروهی موفق مشغول به کارم و با اینکه می دانم عقیده ام کاملا خودخواهانه و خودپسندانه است اما باید بگویم من واقعا برادر بزرگه ی بد ( Big Bad Brother ) هستم!» . این لقب را سایر اعضای گروه به او دادند ٬ حتی امروز هوادارانش هم نام مستعار او را به صورت خلاصه BBB صدا می زنند .
چیز جالبی که درباره براد وجود داره این مسئله است که او در کالج با شخصی به نام " فونیکس "هم اتاقی بود ٬پسر عشق گیتاری که آن روزها تنها یک دوست عزیز بود و حالا یک یار جدا نشدنی . چون او هم از اعضای ثابت گروه به شمار می رود اما براد و فونیکس هیچگاه با هم درباره تشکیل یک گروه کوچک موسیقی صحبتی نکردند و تا حدودی راهشان از هم جدا شد ٬ فونیکس تحصیل را ادامه داد اما براد به گروه Pricks پیوست و با این حساب سال ۱۹۹۴ ٬ سال آغاز فعالیت های جدی وی شد .
Pricks آنقدر کوچک و خارج از استاندارد بود که اصلا نتوانست خودی نشان دهد چه رسد به آنکه برگ برنده ای برای براد باشد . پس از ترک آن گروه براد با "راب بوردن" که یک درامر گمنام بود آشنا شد . این دو نفر با هم پایه گروه « Relative Degree » را گذاشتند ٬ گروهی که در حقیقت اجتماعی از راک ٬ رپ و فانک بود . اما با همه ی تلاش و تمرینات این دو ٬ پس از برگزاری چند کنسرت ٬این گروه از هم پاشید .

Mike Shinoda :


"مایک شینودا " ٬ یک نیمه ژاپنی ٬ که نام کامل او « مایکل کن جی شینودا » است . در یازدهم فوریه ۱۹۷۷ در آگورای کالیفرنیا به دنیا آمد .او عاشق گروه موسیقی " Tool " است . او علاقه ی زیادی به غذاهای ژاپنی دارد . مایکل یا همان طور که امروز معروف است مایک ٬ از ده سالگی آموزش موسیقی را آغاز کرد و این عشق دیوانه وار در نواختن آهنگ های کلاسیک هنوز هم در وجود مایک دیده می شود . « پیانو برای من یک عشق بود و برای خانواده ام یک افتخار ٬ چون هر بار که به مکانی برای میهمانی می رفتیم و از قضا در آنجا یک پیانو بود مجبور می شدم برای سربلندی والدینم یک قطعه معروف را بنوازم .اما همین اواخر بود که از آنها شنیدم رفتار دیوانه وار من روی سن و جلوی جمع باعث سرافکندگی شان می شود و خب... شاید آنها دوست داشتند من بتهوون بشوم چون تمام خاندان ما عاشق کارهای کلاسیک بودند .»
مایک و براد هر دو در یک دبیرستان در منطقه ی آگورا تحصیل می کردند . این دو یکدیگر را در کلاس هفتم ملاقات کردند ٬ جایی که مایک به براد از عشق خود به صدای خوانندگان زن گفت و اینکه می خواهد یک روز گروهی متعلق به خود داشته باشد .
«کلاس سوم بودم و عاشق خواننده هایی چون مادونا ٬ کیتی ٬ اسنیکر پیمیز و پورتیزهد ٬ البته "Garbage" در اوج همه اینها قرار داشت ٬ یادم هست وقتی سر کلاس صدای خواننده گروه یعنی پیل کیدز را تقلید می کردم معلم ما چنان به خشم می آمد که مرا با کتک به اتاق مدیر برد و با زور از من تعهد گرفت که دیگر این کار را تکرار نکنم . حتی بدتر از آن مرا از زنگ ناهار و زنگ تفریح هم ممنوع کردند.»او اکنون به خواننده زن "Dido " که حتما می شناسید ٬ علاقه دارد .
مایک برعکس براد عاشق تحصیل بود و هرگز آن را فدای موسیقی نکرد . اندک زمانی بعد ٬ وارد کالج طراحی پاسادانا می شود و در رشته تصویرگری کتاب قبول می شود ٬ اما پس از مدتی به طراحی گرافیکی روی می آورد و تغییر رشته می دهد ٬ این بار با جدیت بیشتری رشته تحصیلی خود را دنبال می کند به طوری که برای افزایش میزان تجربه عملی خود همزمان به کار هم مشغول می گردد .مایک شروع به طراحی آرم و لوگو برای شرکت های توزیع و بسته بندی فرآورده های موسیقی نمود و همزمان درسش را هم ادامه می داد . ترم هشتم و در واقع ترم پایانی تحصیلات دانشگاهی وی مصادف بود با اولین کنسرت گروه لینکین پارک که درست در میانه تحصیلات وی پایه ریزی شده بود و مایک هم یکی از پایه گذاران این گروه بود.
«اوایل عاشق موسیقی کلاسیک بودم ٬ اما هر لحظه که بزرگتر می شدم علاقه ام نیز عوض می شد ٬ مدت کوتاهی دیوانه " Jazz " و صدای اعجاب آور آن بودم و بعد هم نمی دانم جطور شد که " Hip Hop " را شناختم . ام رفته رفته فهمیدم که راک و متال چیز دیگری هستند. »

Rob Bourdon :


"راب بوردن"٬او هم یک یهودی بود که در کالاباس کالیفرنیا به دنیا آمد ٬ راب متولد بیستم ژانویه سال ۱۹۷۹ می باشد . او در دبیرستان آگورا تحصیل می کرد . او از همان کودکی نواختن پیانو را با قطعات کلاسیک آموزش دید . تنها ۱۳ سال داشت که به عنوان نوازنده درام وارد چندین گروه موسیقی شد و حتی یک بار هم با تعدادی از دوستانش به دوباره نئازی آهنگ های معروف از گروه های معتبر پرداخت . " Smells Like Teen Spirit " از گروه نیروانا یکی از همین آهنگ ها بود که اجرای مجدد آن توسط گروه سر و صدای فراوانی به راه انداخت ٬ همین موقع بود که راب با براد آشنا شد ٬ از آنجایی که براد در Pricks به جایی نرسید و راب هم از تقلید کارهای سایرین خسته شده بود ٬ تصمیم گرفتند در کنار هم یک کار تجربی را در گروهی متعلق به خود به سرانجام برسانند ٬ نتیجه این همکاری گروه " Relative Degree " بود ٬ مخلوطی از سبک های راک ٬فانک و رپ که علی رغم کوشش دو ساله آنها در ارائه کارهای جدید و حرفه ای ٬ باز هم تلاش های آنها به جایی نرسید و عاقبت متلاشی شد .
پس از آن راب مدتی ناپدید شد ٬ هر چند در دبیرستان آگورا او را می دیدند اما هیچ کس از فعالیت های وی باخبر نبود ٬ تنها چیزی که دو ستانش از او به یاد می آورند این است : « راب عاشق گروه های فانک همچون " اسلای " ٬ " فامیلی استون " ٬ "جیمز براون " و " تاوراف پاور " بود . او بیشتر اوقاتش را با دوستانش در این رابطه صحبت می کرد و یا در حال خرید ریکوردهای آنها دیده می شد . » این ها را کاترین دوست صمیمی او در دبیرستان به خاطر می آورد .
اما کار راب در دبیرستان چندان خوب نبود ٬ دوستانش از نوع کار وی به عنوان کابوسی وحشتناک یاد می کنند ٬ برای همین بود که نواختن گیتار را شروع کرد و به دنبال جایگزین بهتری گشت ٬ مدتی به شدت فرامین مذهبی را پیشه خود ساخت و آموزش تعالیم روحانی را پی گرفت . اینجا بود که عشق به نظام در او شعله ور شد و به مدرسه نظامی رفت . « در مدرسه نظام یک روز شاهد رژه نظامی بودم و آنجا بود که شیفته دسته موزیک شدم مخصوصا ساز درام . » راب سریعا خودش را به دسته موزیک معرفی کرد و خواست تا نوازندگی درام را بیاموزد ظرف مدت کوتاهی به چنان مهارتی رسید که همه را شوکه کرد .
سال چهارم مدرسه نظام بود که همراه مادرش به یکی از کنسرت های گروه " ایروسمیت " می رود . مادرش از سال ها پیش با درامر گروه یعنی " جوی کرامر " آشنایی داشت و او را به خوبی می شناخت ٬ بنابراین راب از این کانال توانست به پشت صحنه برود و فعالیت های " ایروسمیت " را از نزدیک مشاهده کند و حتی مدت کوتاهی نزد جوی کرامر مهارت های خاصی را آموزش دید . در همین اثنا که به عنوان عضو جایگزین و ساعتی در چند گروه کوچک به نوازندگی می پرداخت ٬ مجبور بود که برای گذراندن زندگی شغلی هم پیدا کند و چون هیچ حرفه خاصی را به خوبی نمی دانست به پیش خدمتی روی آورد . با همه این مشکلات هرگز تحصیل را رها نکرد و شاید بزرگترین شانس زندگی اش رفتن به کالج پاسادانا بود ٬ جایی که علاوه بر ملاقات با مایک و براد ٬ با جو هم آشنا شد .

Mr.Hahn :


" جو هان " از والدینی کره ای در پانزدهم مارچ سال ۱۹۷۷ و در گلندال کالیفرنیا متولد شد و اگر چه در دبیرستان شیفته رشته هنرهای بصری و تصویری شد و حتی در دانشگاه هم این رشته را دنبال کرد ٬ اما عشق به موسیقی چنان در وجودش ریشه داشت که در همان دوره دبیرستان یک ترک موسیقی را ساخته و اجرا می کند .جو هم مانند مایک دنبال طراحی گرافیکی رفت ٬جو ماند و بعد از یک سال به صورت حرفه ای وارد کار انیمیشن شد و با ساخت قسمت هایی از انیمیشن "قلمرو اشباح " شهرت اندکی برای خود به راه انداخت . شهرتی که راه گشای وی برای ورود به طراحی فیلم های سینمایی شد و در آثار تخیلی به طراحی غول ها و هیولاهای فراوانی پرداخت .
جو هان که در لینکین پارک به نام " Mr. Hahn " شناخته شد ٬ از همان دوران کودکی با یک مشکل روحی و روانی دست و پنجه نرم می کند . این مشکل به دو شخصیتی بودن او برمی گردد . نام کاراکتر دوم وجودی او " رمی " است که درست عکس شخصیت حقیقی وی رفتار می کند . هر چقدر جو هان فردی آرام و سربه زیر است٬ رمی اهل شوخی کردن ٬ بازی و تحرک است . دوستان نزدیک او عقیده دارند که مشکل جو به دروغ گویی های بسیار او بازمی گردد ٬ خصیصه ای که از کودکی به آن عادت داشت و اصلا معلوم نیست کی راست می گوید و کی دروغ می گوید...!
او بسیار خسته کننده است و اصلا کوچکترین حسی از طنز و شوخی در او نیست . این جدیت چنان جو را دچار عذاب و ناراحتی کرد که رفته زفته به حرکات عجیبی روی آورد . ناگهان آن شخصیت آرام و کسل کننده ٬ دست به حرکات و رفتارهای نامعقول و دور از انتظاری در جمع های دوستانه و خانوادگی زد که با شیطنت هایش همه را به ستوه آورد و او چاره ای نداشت جز آنکه همه این ها را به گردن " رمی " بیاندازد . اوایل هیچکس منظورش را درک نمی کرد٬ اما کار آنقدر بالا گرفت که والدینش نگران شده و او را نزد روانشناس بردند. اما هیچکدام از شیوه های درمانی مؤثر نشد و جو هنوز هم با رمی زندگی می کند٬ برای همین در هر کنسرت ٬ سایر اعضای گروه از هواداران می خواهند که مراقب باشند از بی احترامی های احتمالی وی در خلال اجرای برنامه و عدم توجه وی چندان ناراحت نشوند ٬ هر چند جو به معنای کامل کلمه یک آدم بد نیست . یعنی سعی می کند در میان هوادارانش حرکت کند با آن ها آواز بخواند اما خب هیچکس او را در حال خنده و شوخی نخواهد دید . با همه این ها آقای هان در حال حاضر مغز متفکر و اصلی کلیپ های گروه به شمار می رود و او را به عنوان دست اندر کار کارگردانی و ساخت تمتمی کلیپ های گروه می شناسند .

Phoenix Farrell :


دیگر عضو گروه٬ " فونیکس " می باشد که با نام "دیوید مایکل فارل" در هشتم فوریه ۱۹۷۷ در پلی مات ماساچوست از خانواده ای کاتولیک متولد شد. این پسر که بعدها نام فونیکس را برای خود انتخاب کرد تا کلاس دوم یک کاتولیک به حساب می آمد اما بعد از این تاریخ به کلیسای پروتستان ها رفت و این مصادف بود با حرکت خانواده اش از ماساچوست به ایالت میشن ویگو . دیوید همان جا بود که به دبیرستان رفت و به یک گروه موسیقی کوچک با نام " Tasty Snax "پیوست که بعدها شیوه کاری این گروه پایه گذار اولین فعالیت های لینکین پارک شد . آن ها در این گروه سعی داشتند شیوه ای از پانک را که آمیخته به افکار و عقاید مسیحیت بود ترویج بدهند .
فونیکس هم اوایل کار حرفه ای خود علاقمند به ساز گیتار بود. نواختن گیتار را مادرش به او آموخت ٬ زنی که عشق به موسیقی را در او بیدار کرد و بعدها هم برادر بزرگش جو او را تشویق به ادامه راه کرد و در این مسیر تجربه نواختن سازهای متفاوتی را از سر گذراند . پیانو٬ ویالون٬ ویالون چلو که نواختن این ها را در آلبوم " Reanimation " از لینکین پارک به راحتی انجام داد. با این همه همیشه می خواست نوازنده درام بشود. اگر چه هرگز موفق به یادگیری این ساز نشد . « من عاشق گروه هایی مثل ویدز٬ بیتلز ٬ دفتونز ٬ روتز ٬ باب مارلی ٬ سارامک لاگلن ٬ هوگزاند واگنر ٬ هارود و خانک بودم . موسیقی با شنیدن اصوات این ها روی من اثر می گذاشت اما حالا چه کار می کنم !؟ یک ساز مدل " ارنی بال میوزیک " ۴ و ۵ سیمه می نوازم ٬ یعنی نوازنده گیتار بیس شدم ٬ چیزی که حتی فکرش را هم نمی کردم. » این ها را فونیکس در مصاحبه با یک سایت اینترنتی عنوان کرده است .
کسی که در دانشگاه های مونته ویدئو ٬ مونیتنرز ٬ لاپاز کابالروس ٬ میشن ویگو و دیابلوس تحصیل می کرد . اما این کالج UCLA بود که پل موفقیت و ورود به دنیای موسیقی حرفه ای شد . در آنجا با براد آشنا شد ٬ هم اتاقی او که در اوقات بیکاری٬ با هم به تمرین می پرداختند . آشنایی این چند نفر در دانشگاه UCLA ستون های اولیه لینکین پارک را شکل داد .

Chester Charles Bennington :


اما این چستر بود که توانست تاثیری این چنین روی اعضای گروه بگذارد . نام کامل این پسر ٬ "چستر چارلس بنینگتن " می باشد ٬ معروف به " Chazy Chaz " که در بیستم مارچ سال ۱۹۷۶ به دنیا آمد. محل تولد وی فونیکس آریزونا می باشد . هر چند در حال حاضر در لس آنجلس به سر می برد. دیگر عضو خانواده آنها برادرش بود که سیزده سال از وی بزرگتر بود . برادری که وقتی چستر تنها دو سال داشت ٬ پیش گویی کرده بود ٬ روزی چستر خواننده بزرگ و در عین حال خونگرمی خواهد شد که همه به وجودش افتخار خواهند کرد . پس شروع به آموختن کلمات به او نمود و حرف زدن را به وی یاد داد. حتی از حرف زدن بامزه چستر کپی برداشت و آنها را روی یک نوار ضبط کرد ٬ نواری که هنوز وجود دارد . هر چند چستر ادعا می کند که آن را گم کرده است. خودش در این رابطه می گوید :«من این مسئله را یکبار٬ روزی به کودکی گفتم چون فکر نمی کردم این بچه چیزی حالی اش نمی شود و اصلا نمی فهمد ٬ اما اشتباه کردم چون حالا کل دنیا از این موضوع مطلع هستند و هرکس مرا می بیند درباره این نوار از من سوال می کند ! باید به این نصیحت عمل می کردم که اعتماد٬ همسایه دیوار به دیوار بی اعتمادی است ! »
موسیقی سرگرمی بزرگ و مطرح این پسر است که آموختن آن را از سن ۱۳ سالگی آغاز کرده : «اوایل تا سرحد مرگ تمرین می کردم ٬ می دانید٬ عاشق آواز خواندن بودم آن هم با صدای خش دار و خشن تا جایی که احساس می کردم که حنجره ام ناراحت شده است . یادم هست اوایل از خواندن آسیب می دیدم اما حالا می دانم چطور بدون آسیب رسانی به خودم آواز بخوانم. » اولین سازی که فرا گرفت پیانو بود اما پس از مدتی به خواندن علاقمند شد ٬ شاید عده کمی این مطلب را بدانند که چستر خواندن را در اطراف خانه شان آغاز کرد . خودش می گوید :« به خاطر می آورم آن موقع ها یک رویا را در سرم می پروراندم ٬ و این بود که می خواستم عضو پنجم گروه "Depeche Mode " بشوم. »
"ماه مردمی" "People Moon " (لقبی که دوست دارانش به او بخشیده اند ) در ۱۴ سالگی تحت تاثیر موسیقی "Stone Temple Pilots " قرار می گیرد و همان زمان بود که تصمیم می گیرد که موسیقی و خواندن را دنبال کند . البته اعتراف می کند :« خب ده ساله بودم که مجذوب هیپ هاپ و خواننده هایی چون " Loverboy " ٬ " Foreigner " و "Rush " بودم . اما این علاقه فقط در حد شنیدن چند آلبوم و ترک بود ٬ اما وقتی به چهارده سالگی رسیدم به فانک راک علاقمند شدم ٬ یادم می آید "Misfits " اولین آلبوم موسیقی بود که در عمرم شنیدم و شیفته این هنر شدم ! »
چستر به دبیرستان " گرین وی " "Greenway " رفته اما در سال ۱۹۹۴ از مدرسه واشینگتن فارغ التحصیل شد . اما در نوجوانی عشق دیگری هم داشت ٫ اسکیت روی برف ..! اما یادگاری که از این عشق روی سرش با ۴۷ بخیه باقی می گذارد ٬ باعث می شود تا آن را با چیز دیگری عوض کند . هر چند متاسفانه این جایگزین هم چیز مناسبی نبود ٬ بله چستر به الکل روی آورد ٬ عادتی که همین حالا هم با آن دست به گریبان است . « عده ای از دوستان من خودکشی کردند ٬ چند تایی را هم در بازی اسکیت از دست دادم ! این خیلی سخت است ٬ خاطره ای را که هرگز فراموش نمی کنم مربوط می شود به دوران نوجوانی ام ٬ وقتی یکی از دوستان نزدیکم را در یک حادثه اسکیت سواری از دست دادم. شاید بهتر باشد آن را یک حادثه تراژیک عنوان کنم ٬ در این تصادف سر او دچار مشکل شدو در جا مرد ...! خب وقتی که بچه هستی مثل این حادثه می تواند میلیون ها بار برای شما اتفاق بیفتد یعنی از جایی بیفتید ٬ سرتان بشکند ٬ خون راه بیفتد و همین ..! اما سر دوست من در ناحیه ناجوری شکست و او از دنیا رفت.»
لینکین پارک نقطه اوج فعالیت های او در زمینه ی موسیقی به شمار می رود . حرکتی که به تعبیر خودش بزرگترین ریسک زندگی وی بود . پیش از آنکه بتواند در " Grey Daze " خودی نشان بدهد ٬ مدتی را با گروه هایی چون "Phunk Junkeez " ٬ " Gift " و " Pocherfau " همکاری داشت ٬ اما هیچکدام از آن ها نتوانستند او را به جایی برسانند . پس برای کسب در آمد و ادامه زندگی مجبور شد به عنوان یک Barman در کافه مشغول به کار شود ٬ چون با سابقه بدی که داشت محال بود بتواند در جای معتبرتری کار گیر بیاورد : «نوجوانی من در اعتیاد به کوکائین گذشت . وقتی هم که آنرا ترک کردم به الکل پناه بردم ٬ به هر حال من یک آدم سیاه بخت لعنت شده بودم ٬ مخصوصا با عینکی که به چشمانم می زدم . خیلی مسخره است ٬ من بدون این عینک حتی نمی توانم چند متر جلوتر از خودم را ببینم !
امروز اگر شما چستر را ببینید ٬ خالکوبی فراوانی را روی بدنش مشاهده خواهید کرد که شما را به حیرت خواهند انداخت ٬ اما با کمی تعمق می توانید بفهمید در پس هر کدام از آن ها داستانی ناگفته قرار گرفته که می تواند معنای بسیاری را در خود داشته باشد . « ۱۸ سالم بود که اولین خالکوبی را روی بدنم انجام دادم یک حوت (یکی از صور فلکی) را روی بالاترین قسمت شانه سمت چپم خالکوبی کردم که آن را دوستی از کلوب خالکوبی Tempe در آریزونا انجام داد. به عقیده من این کار باید اصیل و همیشگی باشد. درست مثل ازدواج ٬ یک جور قرارداد دائمی که نه کمرنگ بشود و نه از بین برود .من حتی معتقدم خالکوبی می تواند معنای دو گانه ای چون برون ریزی و درون فکنی غم و اندوه و رنج را در خود به صورت یکجا داشته باشد. » اما در واقع او پیش از موفقیت لینکین پارک اصلا نمی خواست با بدن پر از طرح و رنگ خود که محصول ۱۲ خالکوبی مختلف می شود در مجامع عمومی حاضر شود ٬ چون به نظرش مردم نمی توانستند نظریات او را در این باره درک کنند و حتما درباره اش عقاید بدی ارائه می دادند و خب مهمترین دلیل این بود که نمی خواست بیکار شود . چون مردم به آدم هایی با این شمایل کار نمی دادند و چستر هرگز نمی خواست سامانتا را در عذاب و سختی بگذارد . چستر وقتی ۲۰ سال داشت با سامانتا ازدواج کردو آس و پاس عالی ترین لقبی بود که می شد به او داد. شاید ازدواج آنها در روز هالووین این سایه ترس آور و مهیب را روی زندگی شان انداخته بود .
« من باید به هر طریقی می شد پول درمی آوردم ٬ چون تنها بدین وسیله بود که می توانستم کاری کنم سامانتا از زندگی لذت ببرد. وقتی پول باشد شما همه کاری می توانید انجام دهید ٬ اما وقتی دست تان خالی باشد هیچکس حتی نگاهتان هم نمی کند. » ناگهان فکری به سرش می زند به شبکه رادیویی CAPP می رود و می گوید می خواهد کاری برای آنها انجام دهد. نتیجه این حرکت ساخت چند آگهی رادیویی می شود که درباره کمک به مشکلات سکسی پسرها بود . مشکلاتی که خودش هم در نوجوانی از آن رنج می برد.
پس از ازدواج هم همراه همسرش به طراحی لباس روی می آورد و چندین طرح برای کمپانی لباس Replicant آماده می کنند که خوش آیند گروه موسیقی معروف " Korn " در می آید و کار و بارشان حسابی سکه می شود . اما حرکت اصلی چستر در زمینه ی موسیقی در سال ۱۹۹۳ جدی شد . یعنی زمانی که گروه Grey Daze پا می گیرد٬ یک گروه کاملا عامه پسند که البته هیچگاه با کمپانی های بزرگ وارد معامله نمی شود و چون راه به جایی نمب برد ( جز چند موفقیت کوتاه مدت ) . چستر سرانجام خسته می شود و گروه را ترک می کند اما این ترک کردن دلایل دیگری هم داشت : «آنجا اکثرا شعر ها را من می نوشتم حتی بعضی آهنگ ها را هم خودم می نوشتم ٬اما نتیجه به اسم همه اعضاگروه ثبت می شد ٬ از طرفی پسری در گروه بود به اسم " شان "" Sean " که هر چند مدت کوتاهی را در کنارش بودم اما به اندازه یک عمر مرا عذاب داد.»
چستر شاید فقیرترین عضو گروه بود که موفقیت لینکین پارک می توانست بهشت موعود را برایش به ارمغان بیاورد. پس ٬ از همه بیشتر برای گروه زحمت کشید ٬ او حتی آنقدر فقیر بود که نتوتنست برای خود و سامانتا حلقه ازدواج بخرد. « ازدواج٬ لحظه جادویی من بود. اما متاسفانه من خودم از جادوی پول بی بهره بودم یعنی حالا که فکر می کنم ٫ آن روز به یادماندنی را با نداری خودم برای سامانتا زهر کردم.» اما مشکل حلقه به راحتی حل شد . سامانتا تصویر یک حلقه منحصربه فرد را طراحی می کند و آن را به چستر می دهد ٬ چستر هم آن را به یکی از دوستانش که مغازه کوچک خالکوبی داشت ٬ می دهد این دوست می پذیرد تا طرح سامانتا را به صورت مجانی برای چستر و سامانتا روی انگشتهای حلقه دست چپشان خالکوبی کند و شاید این به یادماندنی ترین حلقه ای باشد که در دنیای ازدواج رد و بدل شده است . « خب درست است من اصلا آدم پولداری نبودم . به عقیده خودم اگر در حال حاضر یک موزیسین نبودم ٬ حتما یک آمریکایی متوسط بودم که داشتم کارهای متوسط انجام می دادم . من هرگز بدون موسیقی و لینکین پارک نمی توانستم آدم معروفی بشوم . »
چستر حالا عقایدی متفاوت با دوران نوجوانی و جوانی خود دارد ٬ او اشتباهات گذشته خود را به راحتی می پذیرد و حتی مدعی می شود : « اگر قانونی را می توانستم تغییر بدهم و آنرا حذف کنم حتما مصرف آزادانه ماری جوانا را از قانون اساسی خط می زدم ٬ این لعنتی زندگی مرا تباه کرد. » اما حالا چستر اوضاع روبراهی دارد. او حالا آنقدر پول دارد تا تمام آثار " Madonna " را در سراسر جهان خریداری کرده و به فهرست کلکسیون موسیقی خود اضافه کند .