تا که یک روز تو رسیدی..........S23A

.پربکش از پشت نقاب

تا که یک روز تو رسیدی..........S23A

.پربکش از پشت نقاب

اخر دنیا

ابداع داروی ترمیم پرده بکارت


کافی است زنانی که اصطلاحا پرده بکارت خود را از دست داده اند، نیم ساعت قبل از رابطه جنسی در شب عروسی، این دارو را به صورت شیاف استعمال کنند تا اثرات معجزه آفرین آن را ببینند. این شیاف، در دمای درونی بدن، پوسته ژلاتینی خود را پاره می کند و محتوای آن به صورت مایع قرمز رنگی از واژن خارج می شود.


به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از مجله پزشکی آکادمی “اوترخت”، ”اینه که فان سومرن”، متخصص بیماری های زنان در آدکامی پزشکی در شهر اوترخت (هلند) سازنده این دارو است.

او در گفتگو با مجله پزشکی آکادمی “اوترخت” می گوید :

“در سال حدود 20 نفر به من مراجعه می کنند که خواهان ترمیم پرده بکارت خود هستند. همکاران من در سایر شهرها نیز مراجعین زیادی دارند. متناسب با این که وضعیت مراجعین چه باشد، در مورد ترمیم پرده بکارت تصمیم می گیرم. برخی را ترمیم و حدود نیمی از موارد را نیز رد می کنم. مثلا اگر دختری مورد تجاوز واقع شده باشد و آینده اش به خاطر این مساله به خطر افتد، عمل ترمیم پرده بکارت را انجام می دهم. اما زمانی که زنی مراجعه می کند و می گوید که پس از طلاق و برای ازدواج دوم می خواهد پرده بکارت خود را ترمیم کند، با تقاضایش مخالفت می کنم.”

برای این دسته از زنان نیز راه حل دیگری در نظر گرفته شده است که همان استعمال داروی معجزه آفرین باکرگی است. از دیرباز و در سنین گوناگون، ظهور قطرات سرخ رنگ بر ملحفه ها در شب عروسی، شادی آفرین بوده است. نمایش پارچه ای با لکه های خون، با هلهله و “کل کشیدن” زنان خانواده همراه می شده است. این در حالی است که تنها در 60درصد موارد، در اولین رابطه جنسی، جداره واژن خراش بر می دارد و چند قطره ای خون می آید. با این وجود، در برخی موارد همان چند قطره، ناجی جان عروس است.

امروزه رد پای این گونه سنن به کشورهای اروپائی نیز کشیده شده است. حاملین این سنن نیز عمدتا مهاجرین اند. “اینه که فان سومرن” در این مورد می گوید:

”بیشتر مراجعه کنندگان من را دختران مراکشی و ترک تشکیل می دهند. با این حال گاهی اوقات زنان هلندی نیز به من مراجعه می کنند. اما این دسته، زنانی هستند که به اسلام گرویده اند و برای ازدواج و یا روابط جدیدشان، خواهان ترمیم بکارت اند.”

به گفته “اینه که فان سومرن”، جامعه علمی و پزشکی هلند، انجام این عمل را بیهوده می داند چرا که هیچ ضرورت پزشکی و علمی در آن نیست. این عمل جراحی در کلینیک های خصوصی صورت می گیرد. ممنوعیت ترمیم پرده بکارت تا کنون چندین بار در هلند مورد بحث واقع شده است. نخستین بار “آیان هیرسی علی” نماینده سومالیائی تبار حزب لیبرال هلند بود که خواستار ممنوعیت آن شد. چرا که این اقدام را گامی جهت تثبیت سنن و تداوم آنها در جامعه و علیه زنان می دانست. چندی پیش “خییرت ویلدرز” نماینده حزب دست راستی “برای آزادی” نیز خواهان ممنوعیت ترمیم پرده بکارت شده بود. گرچه هنوز در عرصه سیاسی راه حلی برای این معضل رو به رشد پیدا نشده، اما جامعه پزشکی آلترناتیوهای موقتی برای زنان جوانی که با آن دست و پنجه نرم می کنند، یافته است.

“اینه که فان سومرن” می گوید:

” قبل از این که سفارش ساخت این قرص را به داروخانه ها بدهم، تصمیم ام را با کمیسیون ویژه ای که مربوط به بررسی درجه اخلاقی و عرفی موضوع است، در میان گذاشتم. آنها ابتدا گفتند که ساخت و استفاده چنین قرصی از نظر اخلاقی به معنای مشارکت در فریب افرادی (مردانی) است که پس از دیدن مایع قرمز رنگ بر ملحفه های شب زفافشان، فکر می کنند زنشان باکره بوده است. اما من توانستم کمیسیون را قانع کنم که نجات زنی که ممکن است به خاطر باکره نبودن جانش را در قتل ناموسی از دست بدهد، مهم تر از این حرفهاست.”

علاوه بر این، “اینه که فامن سومرن” با نقد دیگری نیز مواجه است و آن این که این گونه اقدامات و ارائه این گونه خدمات موجب حفظ سنن ارتجاعی می شوند. پاسخ وی به این گونه انتقادات این است: “بله درست است، به این ترتیب ما این سنن را حفظ کرده ایم اما زمان حفظ این سنن، چشمکی هم چاشنی آن می کنیم.”

battlefield 3

دارند و فروشنده این بازی 6 ماه زندان + 89 ضربه + 2 میلیون جریمه نقدی
این بازی هیچ ارتباطی به سایت نداره و لینک دانلود هم غیر مستقیم هست
مدیران و سایت هیچ مسولیتی در قبال این بازی قبول نمی کنند
یکسری ادرس در زیر قرار داده شده ولی تست نشده.....
امروز تو تهران با قیمت 25000-30000 تومن به فروش می رسید
اگه قصد انجام بازی دارید توصیه می شه از نت خرید نکنید


نام بازی: Battle*field*3
پلتفورم : pc
ژانر:اول شخص تیراندازی
سال انتشار:October 17 , 2011
نوع فایل : دی وی دی کامل
زبان: Russian, English, Spanish, Italian, German, French
فرمت ایمیج: ISO
ناشر: Electronic Arts
حمایت توسط : EA Digital Illusions Creative Entertainment
درجه بندی سنی : ----
قابلیت آنلاین:دارد

System Requirements:
Operating system: Windows Vista / Windows 7
CPU: 2 GHZ DUAL CORE (CORE 2 DUO 2.4 GHZ OR ALTHON X2 2.7 GHZ)
RAM: 2 GB
Sound Card: DirectX compatible sound card
Video Card: DIRECTX COMPATIBLE WITH 1024 11 MB RAM (NVIDIA GEFORCE GTX 560 OR ATI RADEON 6950)
Free space on HDD: 15 gb of free space
ار دیگر شاهد انتشار یک گیم فوق العاده زیبا و خیره کننده از کمپانی الکترونیک آرتز هستیم. این بازی چیزی نیست جز Battlefield 3 ! بتلفیلد 3 در تاریه 17 اکتبر سال 2011 میلادی توسط کمپانی الکترونیک آرتز منتشر و توسط استودیوی EA Digital Illusions Creative Entertainment ساخته و حمایت شد . نسخه اول این بازی بود که در سال 2008 میلادی منتشر شد و باعث تحیر بسیاری را سبب شد . بتلفیلد: بد کامپنی بازیکن را در نقش یک سرباز آمریکایی قرار میدهد که در جنگ ایالات متحده با روسیه و ارتش خاور میانه (MiddleEast Coalition) شرکت دارد. اما در نسخه سوم این بازی بتلفیلد ۳(به انگلیسی: Battlefield 3) یک بازی تیراندازی اول شخص از سری بازی*های بتلفیلد است که برای پلی*استیشن ۳، ایکس*باکس ۳۶۰ و ویندوز منتشر شد. نبرد در بتلفیلد ۳ ترکیبی* از سلاح*های مختلف است. علاوه بر تانک، هاموی، و بالگرد، بتلفیلد ۳ قابلیت استفاده از جت*های جنگنده را هم برای اولین بار در بازی*های بد کامپنی به بازیکنان میدهد. همچنین بازی*های چندنفره برای کامپیوتر قابلیت بازی همزمان ۶۴ بازیکن در یک سرور را دارد ولی* این رقم برای کنسول*ها ۲۴ بازیکن است. نقشه*هایی* از پاریس، تهران، سلیمانیه و نیویورک در این بازی تائید شده است داستان این بازی در سال ۲۰۱۴ اتفاق می*افتد. در این بازی عکس رهبران ایران در و دیوار است و ارتش امریکا به ایران حمله می کنه..... در خیابونها تیکه ها قران و کاغذهای که الله و الله اکبر و.... نوشته شده افتاده.......
دلیل سختگیری هم همین هست....... عکس صندوق صدقه در بازی Battlefield_3 دقت کنید اینم برج میلاد روی دیوار نوشته تهران

داستان عاشقانه‌ی یک شعر



برای دیدن ادامه عکسها و دانلود روی این عکس کلیک کنید

 داستان عاشقانه‌ی یک شعر معروف از مهرداد اوستا برای...

وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم    ...        شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
 اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت     ...   کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم

داستان عاشقانه‌ی یک شعر

این شعر و تصنیف زیبای اون رو همه ی ما
 
حداقل یک بار خوندیم و شنیدیم

 
 


وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم

اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم

کی ام، شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم

مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم

چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم

بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم

نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، بدوش ناله کشیدم

جوانی ام به سمند شتاب می شد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم

به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم

وفا نکردی و کردم، بسر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
 
 
ولی داستان عشق و خیانتی که باعث
 
سروده شدن این شعر شد به گوش
 
کمتر کسی رسیده.
 
 
مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج می‌گذارند. دختر جوان به دلیل رفت و آمد هایی که به دربار شاه داشته ، پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد.
دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر می‌شوند، به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی می‌کنند عقیده ی او را در ادامه ی ارتباط با نامزدش تغییر دهند. ولی اوستا به هیچ وجه حاضر به بر هم زدن نامزدی و قول خود نمی شود . تا اینکه یک روز
  مهرداد اوستا به همراه دوستانش ، نامزد خود را در لباسی که هدیه ای از اوستا بوده ، در حال سوار شدن بر خودروی مخصوص دربار می‌بیند...

مهرداد اوستا ماه ها دچار افسردگی شده و تبدیل به انسانی ساکت و کم حرف می‌شود. سالها بعد از پیروزی انقلاب ، وقتی شاه از دنیا می‌رود
  فرح  یا نامزد اوستا به فرانسه ..

در همان روزها ، نامزد اوستا به یاد عشق دیرین خود افتاده و دچار عذاب وجدان می‌شود. و در نامه ای از مهرداد اوستا می‌خواهد که او را ببخشد. اوستا نیز در پاسخ نامه ی او تنها این شعر را می‌سراید..
حالا یک بار دیگه شعر رو بخونید

عشق


عشق لذتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است [۱]، همچنین احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف و یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می‌تواند در حوزه‌هایی غیر قابل تصور ظهور کند.

عشق و احساس شدید دوست داشتن می‌تواند بسیار متنوع باشد و می‌تواند علایق بسیاری را همچون دلباخته شدن شامل شود.

در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی می‌تواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی می‌باشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلح‌دوستی و انسانیت در تطابق است.عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را می‌توان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف انسانی دانست که فرد آنرا در یک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم می‌کند. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو می‌کند: علاوه بر عشق رومانتیک که ملغمه‌ای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده را نیز می‌توان متصورشد و درواقع این کلمه را می‌توان در مورد علاقه به هرچیز دوست داشتنی و فرح بخش مانند فعالیت‌های مختلف و انواع غذا به کار برد. «گراهام را دوست دارم».[۴]


ریشهٔ واژه

در گذشته پنداشته می‌شد که واژهٔ عشق ریشهٔ عربی دارد. ولی عربی و عبری هر دو از خانواده‌ٔ زبان‌های سامی‌اند، و واژه‌های ریشه‌دار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری با معنی‌های همانند برگرفته می‌شوند. و شگفت است که واژهٔ «عشق» همتای عبری ندارد و واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) خویشاوندی دارد. ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژهٔ «عشق» از iška اوستایی[۵] به معنی خواست، خواهش، گرایش ریشه می‌گیرد که آن نیز با واژهٔ اوستایی iš به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن، جست‌وجو کردن» پیوند دارد. هم‌چنین، به گواهی شادروان فره‌وشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توان‌گری، خواسته و داراک باز مانده‌است. خود واژه‌های اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشهٔ هند و اروپایی(زبان آریاییان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن، جُستن می‌آید که ریخت نامی آن aisskā به چم خواست، گرایش، جست‌وجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفته‌هایی از واژهٔ هند و اروپایی نخستین ais بازمانده‌است.[۵]

فردوسی نیز که برای پاس‌داری از زبان فارسی از به کار بردن واژه‌های عربی آگاهانه و کوش‌مندانه خودداری می‌کند ولی واژهٔ عشق را به آسانی و باانگیزه به کار می‌برد و با آن که آزادی سرایش به او توانایی می‌دهد که واژهٔ دیگری را جای‌گزین عشق کند، واژهٔ حُب را به کار نمی‌برد.

در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دلدار و به کسی که عشق مورد احساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر یا دلربا میگویند.واژه عشق در ادبیات فارسی به ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی گوی، درباه عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختی های عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند.همچنین در پاره ای اوقات، این کلمه درباره عشق انسان به خدا نیز آمده است که در مقوله عرفان و مذهب می گنجد.[۶]

بررسی معنی 

نویسهٔ چینی سنتی به مفهوم عشق (愛) که از یک قلب (در وسط) تشکیل شده که حاوی «کشش»، «احساس» یا «تفاهم» است و یک احساس با ارزش را تداعی می‌کند.

اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و مستلزم بحث‌های طولانی و دقیق است، اما جنبه‌های گوناگون آن را می‌توان از طریق بررسی چیزهایی که «عشق» یا عاشقانه «نیستند» تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت (وشکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولاً درنقطه مقابل تنفر (یا بی احساسی محض) قرار می‌گیرد و در صورتی که درآن عامل میل جنسی کمرنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد ودیگر افراد را توصیف کند که درآن زمزمه‌های رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار می‌گیرد؛ با وجود آنکه در برخی از تعاریف «عشق» بروجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافت‌های خاص تاکید دارد.[۷]

«عشق» در معنای عام خود بیشتر به وجود رابطه دوستانه بین دونفر دلالت دارد. عشق معمولاً نوعی توجه واهمیت دادن به یک شخص یا شیء است که حتی گاهی این عشق محدود به خود نمی شود (مفهوم خودشیفتگی). با این وجود در مورد مفهوم عشق نظرات متفاوتی وجود دارد. عده‌ای وجود عشق را نفی می‌کنند. عده‌ای هم آنرا یک مفهوم انتزاعی جدید می‌دانند و تاریخ «ورود» این واژه به زبان انسان‌ها و در واقع اختراع آن را طی قرون وسطی یا اندکی پس از آن می‌دانند که این نظر با گنجینه باستانی موجود در زمینه عشق و شاعری در تضاد است.[۸]. عده دیگری هم می‌گویند که عشق وجود دارد و یک مفهوم انتزاعی صرف نیست، اما نمی‌توان آن را تعریف کرد و در واقع کمیتی معنوی و متافیزیک است. برخی از روان‌شناسان اعتقاد دارند که عشق عمل به عاریه سپردن «مرزهای خودی» یا «حب نفس » به دیگران است. عده‌ای هم سعی دارند عشق را از طریق جلوه‌های آن در زندگی امروزی تعریف نمایند.[۹]

تفاوت‌های فرهنگی میان کشورها و اقوام مختلف امکان دستیابی به یک معنای عمومی و فراگیر درمورد کلمه عشق را تقریبا ناممکن ساخته‌است. در توصیف کلمه عشق ممکن است عشق به یک نفس یا عقیده، عشق به یک قانون یا موسسه، عشق به جسم (بدن)، عشق به طبیعت، عشق به غذا، عشق به پول، عشق به آموختن، عشق به قدرت، عشق به شهوت، و یا عشق به انواع مفاهیم دیگر مد نظر باشد و افراد مختلف برای افراد و چیزهای مختلف درجه دوست داشتن متفاوتی را بروز می‌دهند. عشق مفهومی انتزاعی است که تجربه کردن آن بسیار ساده تر از توصیفش است. به علت پیچیدگی مفهوم عشق و انتزاعی بودن آن معمولاً بحث درمورد آن به کلیشه‌های ذهنی خلاصه می‌شود و درمورد این کلمه ضرب المثل‌های زیادی وجود دارد، از گفته ویرژیل یعنی «عشق همه جا را تسخیر می‌کند» گرفته تا آواز گروه بیتلز یعنی «همه چیزی که به آن احتیاج داری عشق است». برتراند راسل عشق را یک «ارزش مطلق» می‌داند که در برابر ارزش نسبی قرار دارد.[۱۰]

انواع 

  • عشق حیرانی - اصطلاح حیرانی (Agape) توسط مسیحیان اولیه (و به خصوص یونانیان، ریشه این کلمه یونانی است) برای اشاره به پذیرش بی قید و شرط و دوست داشتن یک فرد اطلاق شده‌است. این نوع از عشق بر اساس تصمیم و نه احساسات شکل می‌گیرد.
  • عشق با وقار - نوعی رفتار مودبانه وموقرانه که در اواخر قرون وسطی در مورد خانم‌ها و عاشقان آنها به کار می‌رفت.
  • عشق دروغین - نوعی عشق نادرست با هدف کسب مادیات(می توان مفهوم عشق را برای این نوع، قائل نشد.)
  • عشق آزاد - رابطه جنسی بر اساس انتخاب فرد که محدود به ازدواج نمی‌شود
  • شیفتگی - در عهد جدید به معنای عشق احساسی مشروط به کار می‌رود یعنی «دوستت دارم چون...»
  • عشق افلاطونی – یک رابطه نزدیک که درآن رابطه جنسی وجود ندارد یا سرکوب یا محدود شده‌است.
  • عشق ظاهری - رابطه عاشقانه‌ای که در آن پختگی لازم وجود ندارد و «راستین» نیست. این کلمه دارای بار معنایی منفی است و تاکید دارد که عشق در دوران جوانی معمولاً کمتر راستین و واقعی است.
  • عشق راستین - عشق بدون قید و شرط یا انگیزه خاص. دوست داشتن فرد فقط به خاطر خود و نه رفتارها یا عقایدش. همچنین به عشق بی قید و شرط اشاره دارد.
  • شهوت - عاطفه بر اساس شهوت و تمایل به ارضای نفس.
  • عشق لحظه‌ای - عشقی که در لحظه‌ای که فرد برای اولین بار با فردی تماس می‌گیرد به وجود می‌آید. از این عشق به مراتب در داستانها و ادبیات یاد شده‌است وبه “ love at first sight ” معروف است.
  • تقسیم بندی انواع عشق

1- اروس(eros): عشق شهوانی - عـشق بـه زیبایی - فاقد منطق - عشق فیزیکی که بواسطه جذابیت و کشش های جسمانی و یا ابراز آن بطور فیزیکی نمایان میگردد -همان عشق در نگاه اول - با شدت آغاز شده و بسرعت فروکش میکند.

2- لودوس(ludus): عـشق تـفننی - ایـن عشـق بـیـشتـر مـتعلق به دوران نوجوانی میباشد - عشق های رمانتیک زودگذر - لودوس ابراز ظاهری عشق میباشد - کـثرت گرا نسبت به شریک عشقی - به اصطلاح فرد را تا لب چشمه برده و تشنه بازمی گرداند -رابطه دراز مدت بعید بنظر میرسد.

3- فیلو(philo): عشق بـرادرانـه - عـشـقـی کـه مبتنی بر پیوند مشترک می باشد -عـشقی کـه بـر پـایـه وحـدت و هـمـکاری بـوده و هـدف آن دسـتـیـابی بـه منافع مشترک میباشد.

4- استورگ(storge): عشق دوستانه - وابسته به احترام و نگرانی نسبت به منافع مـتقابل - در این عشق همنشینی و همدمی بیشتر نمایان می باشـد - صـمـیـمـانـه و متعهد- رابطه دراز مدت است - پایدار و بادوام - فقدان شهوت.

5- پراگما(pragma): عشق منطقی - این مختص افرادی است که نگران این موضوع میباشند که آیا فرد مقابلشان در آینده پدر یا مادر خوبی برای فرزندانشان خواهند شد؟ عشقی که مبتنی بر منافع و دورنمای مشترک می باشـد - پـایـبند بـه اصـول مـنـطـق و خردگرا میباشد - همبستگی برای اهداف و منافع مشترک.

6-مانیا(mania): عشق افراطی - انحصارطلب، وابسته و حسادت برانگیز - شیفتگی شدید به معشوق - اغلبا فاقد عزت نفس -عدم رضایت از رابطه - مانند وسوسه میماند و میتـواند بـه احساسات مبالغه آمیز و افراطی منجر گردد - عشق دردسر ساز - عشق وسواس گونه.

7-اگیپ(agape): عشق الهی - عشق فداکارانه و از خودگذشته-عشق نوعدوستانه (تمایل انجام دادن کاری برای دیگران بدون چشمداشت) - عشق گرانقدر

دیدگاه‌های علمی 

نوشاین مقاله در کلاس‌های درس اینترنتی در بخش فلسفه موجود است.

در طول تاریخ دو مقوله فلسفه ودین بیشترین مطالب را راجع به مفهوم عشق بیان کرده‌اند. درقرن گذشته روانشناسی در مورد عشق به وفور اظهار نظر کرده‌است. امروزه علوم روان‌شناسی تکاملی، زیست‌شناسی تکاملی، مردم شناسی، علم اعصاب و زیست شناسی در مورد ماهیت عشق و عملکرد آن بحث‌های زیادی را مطرح کرده‌اند. در مدلهای زیست‌شناسی مربوط به جنسیت، عشق به عنوان یک غریزه موجود در پستانداران همانند گرسنگی و تشنگی مطرح شده‌است. روانشناسی عشق را پدیده‌ای اجتماعی و فرهنگی قلمداد می‌کند. رابرت اشتنبرگ روانشناس معروف، مدل مثلثی عشق را مطرح کرد و عشق را شامل سه عنصر دانست: صمیمیت، تعهد و شهوت. افراد در مرحله صمیمیت رازها و جزئیات زندگی شخصی خود را برای یکدیگر بازگو می‌کنند. صمیمیت معمولاً در دوستی یا عشق رومانتیک بروز می‌کند. تعهد انتظار تداوم رابطه عاشقانه تا ابد است. شهوت یا رابطه جنسی سومین قالب عشق است که مهمترین پارامتر محسوب می‌شود. یلا این مدل را اندکی تغییر داد و شهوت را به دو جزء شهوت نفسانی و شهوت رومانتیک تقسیم بندی کرد.[۱۲]

منشا شیمیایی 

بر اساس شواهد علم اعصاب درهنگامی که فرد عشق خود را بروز می‌دهد، تعدادی عنصر شیمیایی در مغز فرد فعال می‌شوند. این مواد شیمیایی عبارتند از : تستسترون، اوستروژن، دوپامین، نورفینفرین، سروتونین، اکسی‌توسین و وازوپرسین . درهنگام برقراری رابطه جنسی یا احساسات شهوانی میزان تستسترون و اوستروژن در مغز افزایش پیدا می‌کند. معمولاً دوپامین، نورفینفرین و سروتونین در مرحله جذب نظر فرد مقابل حضور پررنگ تری دارند. به نظر می‌رسد اوکسی توسین و وازوپرسین به روابط پردوام و قوی ارتباط دارند. در دسامبر ۲۰۰۵، دانشمندان ایتالیایی در دانشگاه پاویا متوجه شدند که وقتی فرد برای اولین بار عاشق می‌شود، میزان مولکولی که به عنوان NGF عامل رشد عصب شناخته می‌شود افزایش می‌یابد اما پس از یکسال ارتباط بین طرفین مقدار این مولکول به حالت اول بر می‌گردد. «سطح NGF در افرادی که عاشق بودند بسیار بیشتر بود (P<۰٫۰۰۱) [ به طور متوسط ۲۲۷(۱۴)Pg/ml ] و این مقدار در مورد افرادی که رابطه دراز مدتی را تجربه کرده‌اند و افرادی که هیچ ارتباط عاشقانه‌ای نداشته‌اند به ترتیب برابر [۱۴۹(۱۲)pg/ml], [۱۲۳(۱۰)pg/ml] بود. همچنین میان میزان NGF و شدت رابطه عاشقانه همبستگی معنی داری وجود داشت (r=۰٫۳۴ ,p=۰٫۰۰۷). درغلظت بقیه NT‌ها هیچ تفاوتی مشاهده نشد. در ۳۹ مورد که فرد بعد از ۱۲ تا ۲۴ ماه هنوز رابطه عاشقانه را حفظ کرده بود اما به عقیده خودشان وضعیت روانی شان نسبت به زمان آشنایی تفاوت کرده بود سطح NGF کاهش یافته بود و تقریبا برابر سطح NGF گروه کنترل بود.»[۱۳]

دیدگاه‌های فرهنگی


اگرچه در مورد تعریف عشق و ماهیت آن در بین فرهنگ‌های مختلف تشابهاتی وجود دارد و اغلب فرهنگ‌ها عشق را نوعی تعهد، دلسوزی، شفقت و شهوت می‌دانند که در همه انسان‌ها وجود دارد، اما میان این فرهنگ‌ها اختلافاتی هم وجود دارد. برای مثال در هند که معمولاً ازدواج طبق روال تعریف شده و سنتی صورت می‌گیرد اعتقاد برآن است که عشق ضرورت اولیه برای ازدواج نیست و عشق پس از ازدواج به وجود می‌آید؛ درحالیکه در فرهنگ غرب عشق لازمه ازدواج است.

در ایران برای بیان پدیده عشق واژگان زیادی بچشم می‌خورد، که برخی از زمانهای دور وجود داشته‌است.درمتون اوستا و در گاثاها بارها ازمهر و دوستی سخن میان رفته و درمتون بجای مانده از زبان پارسی میانه هم وجود دارد.واژگانی مانند آغاشه در اشعار رودکی بچشم می‌خورد.مهر و عشق و آغاشه و شیفتگی و ایشکای و دلدادگی و شیدایی و سودا همه از واژگانی هستند که در ایران زمین برای پدیده عشق بکاررفته یا می‌رود.در اشعار هم بخشی از داستان‌های شاهنامه یا اشعار نظامی گنجوی و خواجوی کرمانی و عیوقی و جامی و وحشی بافقی و اهلی شیرازی و ... به بیان داستانهای عاشقانه پرداخته و بسیاری شعرا هم به بررسی ماهیت عشق در حالتی جدا از اوصاف صوفیه کارکرده‌اند مانند حافظ و سعدی و باباطاهر و خیام و رودکی که هم غزل و هم رباعی عاشقانه و سوزناک دارند و هم به بررسی ماهیت و کاآمدی عشق پرداخته‌اند.در ادبیات صوفیه هم که راه رسیدن به خدا و حق پاکی و محبت است برای جذب در راه خدا و جدایی از دنیا علاقه‌های ذاتی به خدا را در درون خود می‌پروردند و به حالتی از جذب در راه حق می‌رسیدند که بدان عشق الهی می‌گفتندو اشعار بیشماری در همین مورد عشق سرائیده‌اند که معشوق خود را خدا می‌دانستند.مولوی و عطار و ابوسعید ابی الخیر و سنایی غزنوی از این دسته شاعران هستند.پاره‌ای از شاعران مدح گوی درباری در وصف ممدوحان خود از عبارات و مثل‌های عاشقانه زیادی استفاده نموده‌اند. انوری و عنصری و عسجدی و فرخی سیستانی هم ازین دست شاعران هستند.[۱۴]

دیدگاه‌های مذهبی 


عشق در ادیان اولیه ترکیبی از تعهد جاذبه‌ای و عبادی به نیروهای طبیعت بود (مشرکان چند خدایی). بعدها در ادیان جدیدتر این جذبه به سوی اشیاء واحد و انتزاعی مانند خداوند، قانون، کلیسا، و دولت سوق پیدا کرد (تک خدایی). دیدگاه سوم در این زمینه به دیدگاه وحدت وجود معروف است وادعا می‌کند همواره بین آنکه می‌پرستد وآنکه پرستیده می‌شود تفاوت وجود ندارد. عشق حقیقتی است که ما بر اساس آن در طی زمان خود را ناصحیح به صورت موجودی منزوی تفسیر می‌کنیم.

اسلام


و از نشانه‏ های خداوند اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان دوستی و رحمت قرار داد، آری در این [نعمت] برای مردمی که می‏اندیشند قطعا نشانه‏هایی است.

بر اساس دیدگاه مراجع شیعه، بیان عشق میان دختر و پسر (بدون منظور ازدواج) گناه است، چرا که ترس افتادن به گناه در میان است، اگرچه خواستگاری، بدون بیان عشق، برای ازدواج مانعی ندارد.[۱۵] تا وقتی که نگرانی از بروز گناه و فساد جنسی، در میان نباشد، داشتنِ صرفِ محبت و عشقِ قلبی (بدون اظهار آن) اشکالی ندارد.

از احادیث پیامبر اسلام است که: «اگر مرد به زن خود بگوید «تو را دوست دارم» هرگز این کلام از دل و ذهن زن خارج نمی شود و همواره در خاطر او باقی می ماند»[۱۶]

مسیحیت

در انجیل از عشق به عنوان مجموعه‌ای از اعمال و رفتارها نام برده شده‌است که معنایی وسیع‌تر از ارتباط احساسی دارد. عشق مجموعه‌ای از رفتارهای انسان است که انسان بر اساس آنها عمل می‌کند. در انجیل به افراد سفارش شده که علاوه بر معشوق خود و حتی دوستانشان دشمن خود را نیز دوست داشته باشند. در انجیل از این عشق فعال در قرنتی ۸-۴: ۱۳ سخن به میان آمده‌است:

عشق صبور است، عشق مهربان است. هرگز حسادت نمی‌کند، هرگز به خود نمی‌بالد، مغرور نیست. گستاخ نیست و خودخواه نیست، به سادگی خشمگین نمی‌شود، خطاهای دیگران را به خاطر نمی‌سپارد. عشق از همدمی با شیطان لذت نمی‌برد بلکه دوست دار حقیقت است. همواره حافظ است، همواره به دیگران اعتماد دارد، همواره امیدوار است و همواره پانیده‌است. عشق هرگز شکست نمی‌خورد.

مباحث مربوط به تعریف عشق

در اغلب لغت نامه‌ها «عشق» به عنوان علاقه شدید یا انس قلبی تعریف می‌شود.

  1. به طور کلی «علاقه» یک حالت ذهنی یا احساسی است که در طی آن فرد برای کسی یا چیزی نگران و دلواپس است. همچنین توجه و علاقه به کسی همواره با عدم قطعیت مسئولیت پذیری و درک مخاطب همراه است و عامل ایجاد اضطراب است. مراقبت از اشیا مانند یک خانه معمولاً به صورت نگهداری و محافظت از آنها و یا پذیرش مسئولیت در قبال آنها همراه است.
  1. « دوستی » - رابطه یا همکاری مناسب بین دوفرد.
  1. « وصال » - ذوب شدن عاشق در معشوق؛ حالت نهایی عشق راستین.
  1. « خانواده » - افرادی که از طریق اصل و نسب با یکدیگر ارتباط دارند.
  1. « پیوند روحی » - رابطه بین فرد و فردی که جزئی از وجود وی است.

توماس جای اورد عشق رایک عمل اختیاری می‌داند که پاسخی احساسی به دیگران (مانند خدا) است و با هدف ارتقا شخصیت صورت می‌پذیرد. اورد تعریف خود را در زمینه‌های دینی، فلسفی، و علمی قابل استفاده می‌داند. عشق یعنی با خدا تنها شدن.